من در سینما زندهام
ما ساکنان دهکدهٔ جهانی سینما، هیچجا و هیچوقت تنها و غریب نیستیم…
آبروی ازدسترفتهٔ عشق
رسم بر آن است که در بیان عشق به سینما، خاطرهٔ اولین برخورد یا برخوردها را ضمیمه کرد…
یادت هست…؟
میگویند آدم در لحظههای آخر عمر، بهسرعت لحظههایی از زندگیاش را مرور میکند. من هم انگار ناخودآگاه در شمارهٔ صد داشتم همان کار را میکردم…
لانگشات روزگار، از بالای داربست
عبدالکریم همسایهٔ دیوار به دیوار ما بود، در ایام کودکی. او هر شب جمعه دست در دست پدر و مادرش به سینما میرفت…
سینما، عشق و زندگی
نام هوارد هاکس را میبرم و مقصودم سینما در یکی از بلندمرتبهترین نقاط آن است؛ استادی از نسل طلایی سینما…