۱. کارگردان بلندپرواز سینما و تلویزیون ایران، مدرک مهندسیاش را از دانشگاه امیرکبیر تهران گرفت و پیش از آن هم چند سال سابقه تحصیلات حوزوی داشت. اما پس از انقلاب به عرصه هنر کشیده شد و پس از گذراندن دورهای سهساله هنرآموزی در تئاتر شهر، فعالیت رسمی خود را به صورت همزمان در تئاتر و تلویزیون آغاز کرد و پس از چند فعالیت پراکنده، این سریال پربیننده گرگها بود که نامش را بر سر زبانها انداخت. سریالی که در سال ۱۳۶۷ در ۱۲ قسمت از شبکه اول پخش شد و تعداد زیادی از بازیگران ایران، از جمله علی نصیریان، داود رشیدی، محمدعلی کشاورز، ثریا قاسمی و… در آن حضور داشتند. داستان از اعدام مردی به نام صفدر آهنگر شروع میشود و در ادامه تقابل مردم ستمدیده بهرهبری حکیم (نصیریان) که فردی متقی و پرهیزگار است با حکمران فاسد (داود رشیدی) را روایت میکند. ماجراها و وقایع داستان نمادین بوده و به نوعی بازسازی انقلاب مردم ایران، در پس داستانی نمادگرایانه محسوب میشود.
۲. پس از موفقیت کمسابقه گرگها و پس از آن سریال رعنا، میرباقری با جاهطلبی ذاتی خود پروژه بسیار بزرگی را شروع کرد و به واسطه آن برههای از زندگی امام اول شیعیان – از اواخر دوره خلافت عثمان و پنج سال انتهایی عمر ایشان و دوران خلافتش – را روایت کرد. این نخستین سریال مهم تاریخیمذهبی صداوسیما در ابعادی اینچنین به شمار میرفت و تا پیش از آن هرچه بود در تلهتئاترهای بیکیفیت خلاصه میشد که در بیظرافتترین حالت ممکن، بخشهایی از زندگی اطرافیان امامان را روایت میکرد. اما این سریال قرار بود با ۱۵۰ بازیگر اصلی و بیش از پنجهزار هنرور مقابل دوربین برود. اعتماد مدیران تلویزیون به متن نوشتهشده توسط میرباقری و اختصاص بودجه کلان (برای آن زمان) باعث خلق مجموعهای کمنظیر در تاریخ سریالسازی شد، که بعدها بارها روی آنتن رفت و نقطه آغازی برای ساخت سریالهایی با محوریت امامان شیعه شد. هرچند که علیرغم صرف هزینههای بسیار نتوانستند موفقیت سریال امام علیع را تکرار کنند. برای نخستین بار در تاریخ سریالسازی دینی، به شخصیتهای منفی بها داده شد و آنها توانستند از زاویه دید خویش، مواضع و رفتارهای خود را به نمایش بگذارند. تا جایی که شخصیتهای منفی چون ولید، قطام، معاویه و عمروعاص کاملاً دستیافتنی و در برخی موارد حتی برانگیزاننده حس همدلی مخاطب باشند. هرچند به دلیل محذورات فقهی امکان نمایش چهره امام وجود نداشت ولی میرباقری هوشمندانه با تقسیم دیالوگها و اتفاقات بین یاران نزدیک ایشان باعث شده بود گفتههای امام را از زبان عمار، مالک و بقیه بشنویم.
۳. همزمان با ساخت مجموعه عظیم امام علی، میرباقری با تعدادی از همان بازیگران فیلم جنجالی آدمبرفی را ساخت که در فضایی کاملاً متفاوت اتفاق میافتاد و فیلمی اجتماعیکمدی در نکوهش مهاجرت به خارج از کشور به حساب میآمد، که حکایت تلاشهای نافرجام عباس (اکبر عبدی) برای اخذ ویزای آمریکا را روایت میکرد و در لابهلای آن از نیش و کنایههایی به وضعیت موجود جامعه غافل نمیشد. تا جایی که عباس، تنها راه برونرفت از آن شرایط را در از دست دادن مردانگیاش ببیند. امری که میتوانست در لایههای زیرین متن به تعبیراتی دیگر بیانجامد. فیلم چند سال توقیف شد و محل مناقشه گروههای سیاسی قرار گرفت.
۴. سریال مختارنامه از دلمشغولیهای همیشگی میرباقری بود که در سال ۱۳۸۲ کلید خورد و زندگی مختار ثقفی، شخصیت پرحاشیه تاریخ شیعه را که پس از حادثه عاشورا به خونخواهی برمیخیزد به تصویر کشید؛ پروژهای بهشدت طولانی که روند آمادهسازیاش بیش از شش سال طول کشید و در چهل قسمت یکساعته روانه آنتن شد و بخش عظیمی از بازیگران ایران در آن نقشآفرینی کردند. او در طراحی صحنه و کارگردانی با توجه به سابقهای که داشت، سعی کرد روندی روبهرشد داشته باشد و صحنههایی پرزحمت و پربازیگر را با بالاترین حد از واقعگرایی به دوستدارانش عرضه کند و به موفقیت نسبی هم دست یابد، و حاصل دسترنجش تا ابد – احتمالاً – خوراک تمام شبکههای تلویزیون در محرم و صفر شد.
۵. مینیسریال دهقسمتی دندونطلا سال ۱۳۹۴ برای پخش در شبکه خانگی ساخته شد، که بر اساس نمایشنامهای به همین نام در دهه ۱۳۷۰ روی صحنه رفته بود ساخته شد. سریال روایتی امروزی از داستان رستم و سهراب دارد و البته یکی از نقشهای اصلی آن، عنایت سرخوش، با نگاهی به شخصیت و زندگی هنری سعدی افشار نوشته شده، و در پس داستان اصلی سریال، روند افول تدریجی سیاهبازی و نمایش روحوضی را شاهدیم. سریال پر است از ترانهها، متلها و پیشپردهخوانیهایی که در جعبه هیچ عطاری جز خود میرباقری پیدا نمیشود!