Search

اعجوبه فن بازیگری

پنج نقش مهم کارنامه تصویری پرویز فنی‌زاده

۱. پرویز فنی‌زاده در طول عمر کوتاه هنری‌اش نقش‌های ریزودرشت زیادی بازی کرد که از میان آن همه فقط اگر نقش مش قاسم را در سریال جاودانه دایی‌جان ناپلئون ایفا کرده بود، برای ماندگاری‌اش در زمینه بازیگری کفایت می‌کرد. نقشی که ابتدا به عزت‌الله انتظامی پیشنهاد شد و وقتی که بازی دوست صمیمی آن زمانش، علی نصیریان در نقش دایی‌جان کنسل شد، او هم تمایلی به بازی در این سریال نشان نداد. اما دست تقدیر این نقش را سر راه فنی‌زاده قرار داد و او با چنان تبحر و شایستگی به این نقش جان بخشید که امروز هیچ‌کس افسوس جدایی غول‌های بازیگری تاریخ سینمای ایران از این پروژه را نمی‌خورد. مهم نیست که انتظامی قرار بود چگونه این نقش را بازی کند. آن‌چه اهمیت دارد، این نکته است که نتیجه ارائه‌شده نهایی توسط فنی‌زاده آن‌چنان بی‌نقص است که حتی بزرگ‌ترین بازیگر سینمای جهان هم نمی‌توانست مش قاسم را به این حلاوت ارائه کند. یک «سانچو پانزا»ی بومی که به‌خوبی ایرانیزه شده و در کنار «دن کیشوت» تهرانی از تماشاگر دلبری می‌کند و فقط آن «چهار انگشت» گفتن‌های متنوع برای اثبات توانایی‌های شگرفش کفایت می‌کند.

۲. او آغاز فعالیت‌های هنری هر قدر توانسته بود در تئاتر خودی نشان داده و پرکار شود، اما در سینما، در ششمین سال حضورش، نخستین نقش مهم خود را در رگبار (بهرام بیضایی) به عهده گرفت. هرچند که پیش از این دو نقش گذرا و کوتاه را در دو شاهکار گاو و خشت و آیینه بازی کرده بود. اما این «آقای حکمتی» بود که سیمایش را در سینمای روشنفکری آن زمان تثبیت کرد و جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره سپاس برد. آموزگار مأخوذ به حیایی که به مدرسه‌ای در جنوب شهر منتقل می‌شود و بعد از اخراج یک دانش‌آموز از کلاس اتفاقاتی رخ می‌دهد که دلباخته خواهر او می‌شود. آقای حکمتی به عنوان فردی که در انبوه روابط نادرست اجتماعی، سعی در شنا کردن بر خلاف جریان آب را دارد، مدام در معرض تهدید قرار گرفته و در پایان تاوان کارهایش را با دربه‌دری می‌دهد. فیلم سرشار است از تمثیل و استعاره، تا حدی که گاهی از شدت تمثیل‌ها، فیلم به صورت معما درمی‌آید. منوچهر اسماعیلی در این فیلم دوبله شخصیت آقای حکمتی را بر عهده دارد.

۳. چهارمین حضور سینمایی فنی‌زاده بازی در نقش عباس چاخان در غریبه (شاپور قریب) شکل می‌گیرد. فیلمی که پیش از موفقیت‌های رگبار در سال ۱۳۵۱ و در شهر شوشتر فیلم‌برداری شد و فنی‌زاده با این نقش، به دنیای فیلم‌های عامه‌پسند وارد شد. عباس چاخان رفیقِ شفیق و یار گرمابه و گلستان قاسم سیاه (بهروز وثوقی) است که فقط در نیمه نخست فیلم حضور دارد. اما قدرت بازیگری فنی‌زاده به این نقش معمولی و بسیار تکرارشده «وردست» چنان قدرتی می‌دهد که در اکثر صحنه‌های دونفره با بهروز وثوقی او را تحت‌الشعاع بازی خود قرار می‌دهد.

۴. شام آخر فیلمی‌ست با سوژه‌ی جسارت‌آمیز، که با کارگردانی بهتر می‌توانست تبدیل به یکی از ملتهب‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران شود. ولی برخورد نامناسب شهیار قنبری با فیلم‌نامه، محصول نهایی را با اگر و امای بسیاری مواجه کرده است. مرتضی (فنی‌زاده) در حالی که عاشق زنش عصمت است، ولی توانایی برقرار کردن ارتباط جسمی با او را نداشته و رفتارهای این‌چنینی را شایسته منزلت عشق نمی‌داند و در نتیجه زنش را طلاق داده، ولی در خانه خود نگه می‌دارد و در ادامه با حضور مردی که از قبل با عصمت در ارتباط بوده موافقت می‌کند. این مثلث عشقی ویران‌گر، رفته‌رفته روح و روان او را آزرده و مال و منالش را بر باد می‌دهد. فنی‌زاده در ارائه نقشی پیچیده که «عشق – نفرت» و «حسادت – لذت» را همزمان دارد موفق عمل می‌کند.

۵. سرخ‌پوست‌ها (غلام‌حسین لطفی) آخرین فیلم کامل پرویز فنی‌زاده است که در آن نقش یک جوان ساده‌دل عشق سینما را بازی می‌کند. فردی که برای بازیگر شدن از شهرستان به تهران آمده و به سایر عشاق بازیگری، در خیابان ارباب جمشید می‌پیوندد تا منتظر باز شدن بختش باشد. فیلمی‌ست به‌شدت تلخ و تکان‌دهنده از حاشیه زندگی پاسوختگان سینما. هرچند انتخاب فنی‌زاده برای این نقش چندان مناسب نبود و یک نابازیگر، برای ضریب باورپذیرتر شدن این نقش را بالاتر می‌برد، ولی فنی‌زاده تمام تلاش خویش را برای نشان دادن شور، هیجان، علاقه و شیفتگی‌اش به دنیای سینما را به کار می‌بندد. ولی افسوس که خیلی زود زندگی «آری»اش را از او می‌ستاند و در ۴۲سالگی و در اوج پختگی هنری، در زندگی واقعی نابود می‌شود.

QR Code

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *