Search

سینمای ایران دیگر وجود ندارد!

مهدویان خیلی کم گفت‌وگو می‌کند. بیش‌تر سرش به کار است. اما شروع پخش فصل چهارم سریال زخم کاری بهانه‌ای شد برای این که او را به حرف بکشیم. این گفت‌وگوی مفصل بیش‌تر دربارهٔ زخم کاری است که پس از سریال شهرزاد توانست یک فرانچایز در شبکهٔ نمایش خانگی ما ایجاد و هرچند که خودش می‌گوید برای او فصل آخر این سریال است اما انکار نمی‌کند که می‌تواند هر اتفاق دیگری هم بیفتد؛ چه توسط خودش و چه به دست دیگران در زمانی دیگر! اما مهم‌تر این که زخم کاری استانداردهای کیفی سریال های نمایش خانگی را هم با وجود انتقادهایی که از آن می‌شود ارتقا داد. این گفت‌وگو علاوه بر پرداختن به زخم کاری دربارهٔ اوضاع شبکهٔ نمایش خانگی، فیلم‌نامه‌نویسی و بازیگری، سینما و خشونت، سینمای زیرزمینی، و زخم‌های دیگر سینمای امروز ایران هم هست.

هوشنگ گلمکانی

 وقتی زخم کاری اول را می‌ساختید، به دنباله‌اش فکر می‌کردید؟

اصلاً. نه‌تنها به دنباله فکر نمی‌کردم، بلکه هر بار این موضوع مطرح می‌شد به‌شدت مقاومت می‎کردم. زمانی که پخش زخم کاری شروع شد و از قسمت سوم، مورد توجه قرار گرفت، گفته می‌شد که حیف است ادامه پیدا نکند. تا روز آخر همهٔ حرفم این بود که این سریال یک جهان بسته‌ای دارد که در قسمت پایانی پرونده‌اش بسته می‌شود. حتی وقتی پخش سریال هم تمام شد، باز وقتی در مورد ساخت ادامهٔ سریال صحبت می‌شد، مقاومت می‌کردم. هم پلتفرم علاقه‌مند بود، هم تهیه‌کننده. از بین بازیگرها هم جواد عزتی گاهی به من می‌گفت که این قصهٔ بسیار خوبی است. او مدت‌ها با شخصیت مالک زندگی کرده بود و حس می‌کرد این جهان می‌تواند ادامه پیدا کند. یک سالی طول کشید تا متقاعد شوم زخم کاری را ادامه بدهم اما ایده‌ای برای ادامهٔ داستان نداشتم. یک دوست نویسنده که رمان‌نویس معروفی هم هست، گفت برای ادامهٔ زخم کاری ایده دارد. گفتم اگر این ایده خوب باشد ادامه می‌دهیم. البته آن طرح را کار نکردیم چون دوست‌مان در دچار مسائلی شد که نتوانستیم ادامه بدهیم ولی جرقهٔ شروعی شد که فکرمان کار کند.

 یعنی مشکل‌تان مرگ مالک در قسمت آخر بود؟

مسأله فقط مرگ مالک نبود. داستان‌ها و روابط آدم‌ها به نقطهٔ غیرقابل‌ادامه‌ای رسیده بود و پروندهٔ داستان برایم بسته شده بود. باز کردن داستان جدید برایم مشکل بود. به‌خصوص که شخصیت‌های جالب و دوست‌داشتنی داشتیم که دیگر در داستان نبودند. حالا احساس می‌کنم ادامه ندادن زخم کاری اشتباه بزرگی بود. به‌تازگی مصاحبه‌ای از ریدلی اسکات بعد از ساختن قسمت دوم گلادیاتور دیدم که می‌گفت از این که ادامهٔ بلید رانر را نساختم پشیمانم. این حرف برایم خیلی جالب بود که فیلم‌سازی در هشتادوچندسالگی احساس می‌کند جهانی که خلق کرده دوست داشته ادامه بدهد. حتی در مصاحبهٔ دیگری خواندم که می‌خواهد گلادیاتور3 را هم بسازد. الان که به گذشته نگاه می‌کنم احساس می‌کنم جهان زخم کاری، وقتی سرنوشت و زندگی این شخصیت‌ها برای مردم جذاب شده بود، حیف بود پی گرفته نشود. کمی دیر به نتیجه رسیدم. چون نگران بودم موفقیت فصل اول تکرار نشود.

 معمولاً با ادامهٔ هر داستانی برخورد منفی ایجاد می‌شود.

بله. یکی از عجیب‌ترین و موفق‌ترین فیلم‌های سال‌های اخیر جوکر بود که قسمت دومش به‌شدت با برخوردهای منفی مواجه شد. همیشه وقتی سراغ قسمت دوم کاری می‌روید، این خطر وجود دارد که موفقیت فصل اول تکرار نشود. اما الان که تمام شده، فکر می‌کنم باید مسألهٔ موفقیت را جور دیگری تعریف و تعبیر کنیم. ما جهانی خلق کردیم که قابلیت گسترش دارد. در دنیای امروز که هنرهای نمایشی بخش مهمی از زندگی مردم شده، این مثل یک سرمایه است. سرمایه را مدفون نمی‌کنید و تا جایی که می‌شود آن را به جریان می‌اندازید تا از جنبه‌های مختلفش بهره ببرید. هر اثر هنری تا وقتی تک باشد ارزشمند است؛ مثل تابلوی مونا لیزا که هر کسی برای دیدنش باید تا فرانسه و موزهٔ لوور برود. اما آیا کپی‌های آن را باید نادیده بگیریم؟

ƒ البته در صنعت سرگرمی معیارها و معادلات فرق میکند، ولی وقت فصل دوم زخم کاری با واکنشهای منفی زیادی روبهرو شد تا جایی که شنیدهام بیشترین نارضایتیها حاکی از این بود که این همه روی شخصیت مهمی مثل مالک تبلیغ شده اما در اینجا غایب است.

هیچ‌وقت فکر نکردم تصمیم غلطی گرفتم. زمانی که قرار شد زخم کاری را ادامه بدهیم، فصل سوم و چهارم را در درون داستان قرار داده بودیم. این طور نبود که یک داستان برای فصل دوم بنویسیم، و بعد از آن شروع به ساختن فصل سوم و چهارم کنیم. از ابتدا دنبالهٔ داستان در سه فصل طراحی شد. یک فصل را برای بازگشت مالک، فصل بعدی انتقام مالک، و فصل آخر تاوان و مجازات. داستان فصل دوم اساساً داستان برگشتن مالک بود و طبیعتاً او نباید در بدنهٔ داستان حضور می‌داشت.

QR Code

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *