۱. لیلا حاتمی فرزند علی حاتمی و زری خوشکام، دو نام ماندگار سینمای ایران، برای آنکه بتواند از زیر سایه والدینش بیرون بیاید کار سختی در پیش داشت و روزی که به عنوان بازیگر نقش اول فیلم لیلا (داریوش مهرجویی) به علاقهمندان معرفی شد، کمتر کسی به یاد داشت که او، همان بازیگر نقشهای کوتاه فیلمهای دلشدگان و کمالالملک است. او در فیلم لیلا بسیار خوب در قالب نقش فرو رفته بود. این فیلم پرترهای از تنهاییهای زنی گیرافتاده در چهارچوبهای تنگ خانواده سنتیست که نه راه پس دارد و نه راه پیش و بر خلاف میل باطنی و صرفاً به خاطر صفت ایثارگری که یک عمر به پیشانی زن ایرانی چسبیده، مجبور به انتخاب و تحمل هوو میشود. در حالیکه از هر نگاهش میتوان عمق درد، غصه، حسادت و بیپناهی را حس کرد. زنی که فقط به خاطر ویژگی بیولوژیک و سترون بودن مستوجب هر عقوبتی تشخیص داده میشود.
۲. با نقش نرگس در ارتفاع پست (ابراهیم حاتمیکیا)، برای نخستین بار او را در قامت زن سنتی جنوبی میبینیم که قرار بود شمایل تثبیتشده «لیلا» را در سینمای ایران بشکند و وجوهی دیگر از هنر بازیگریاش را نمایان سازد. او در این نقش، کاملاً کلیشهای با آن برخورد نکرده و سعی کرده بود با بازی زیرپوستی و درونی و البته تهلهجهای جنوبی، بیشتر به فکر درآوردن شیمی رابطه خود با حمید فرخنژاد (قاسم) در این فیلم باشد تا به عنوان یک زوج جنوبی برای تماشاگر قابل باور به نظر بیایند. فیلم که بر اساس رویدادی واقعی ساخته شده بود، قصد داشت از زاویه دید قاسم و خانوادهاش به مقوله هواپیماربایی بپردازد و مشکلات اقتصادی ناشی از جنگ را عامل اصلی آن میدانست که در این میان نقش لیلا حاتمی به عنوان همسر یک هواپیماربا بسیار حساس جلوه میکرد و صحنه تکگوییاش خطاب به مادر و در حمایت قاسم در روشن کردن انگیزههای واقعی هواپیماربایی دردناک از کار درآمده است.
۳. جدایی نادر از سیمین یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است که جوایز معتبری همچون اسکار و گلدن گلوب بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان را به خود اختصاص داد و تیم بازیگریاش، تجربه بسیار موفقی را از سر گذراندند که یکی از اضلاع موفق آن لیلا حاتمی در نقش سیمین بود. او در شمایل تکرارشده زنی از طبقه متوسط، ظاهر شده بود که در پی مهاجرت به خارج از کشور است و در این مسیر با همسر خود به مشکلاتی برخورده است. هر چند در این فیلم لیلا حاتمی در ظاهر کار سختی در پیش نداشت، ولی ظرافتهای بسیار خاص آن، همراه وسواس منحصربهفرد اصغر فرهادی در بازیگیری از بازیگران سبب شده بود تا تلاشهای حاتمی بیشتر جلوه کند و مخاطب در مواجهه دلایل حسی نادر، نیمنگاهی هم به دلایل منطقی سیمین از مهاجرت، که دغدغه بخش زیادی از جامعه است، داشته باشد و نقشی خاکستری از سیمین به مخاطبان ارائه شود و آنها در مورد خوب و یا بد بودن این شخصیت به نتیجهگیری دقیقی نرسند.
۴. رگ خواب (حمید نعمت الله) داستان دورهای کامل از زندگی زنی به اسم مینا را روایت میکند که بعد از جدایی از همسرش به دنبال شغل و محلی برای اسکان است. او در این مسیر به مدیر یک رستوران به اسم کامران برمیخورد و تحت حمایتهای او قرار گرفته و رفتهرفته به او دل میبازد. حاتمی در رگ خواب تمام مراحل عاطفی یک زن را در قامت مینا بازسازی کرده و روند فروپاشی و اضمحلال او را به صورت کامل به نمایش میگذارد. در این فیلم هم چنان در قالب نقش فرو رفته و عشق زودگذر میانسالی و سپس خلأ ناشی از فقدان آن را روی پرده باز مینمایاند که کمتر کسی میتواند حدس بزند این همان حاتمی زیبا و شیکپوش فیلمهای دیگر است.
۵. لیلا حاتمی در من (سهیل بیرقی) دست به آشناییزدایی اساسی از شخصیت بازیگری خود زده و شخصیتی کاملاً منفی خلق میکند. زنی که شرکت پخش آب معدنی دارد و در لابهلای آن به توزیع مشروبات الکلی اقدام میکند و در کنارش به کار دلالی و کارچاقکنی مجرمانه پرداخته و برای جاعلان پاسپورت، مشتری جور میکند و در گرفتن کارت معافیت از خدمت به صورت غیرقانونی و سایر خلافهای مشابه است. در اوقات بیکاری هم موسیقی درس میدهد و در کار به شهرت رساندن خوانندههای بینامونشان است و همه این کارها را چنان بهراحتی و با معصومیت انجام میدهد که انگار سادهترین کارهای بشریست برایش! لیلا حاتمی با چهرهای که معصومیت ذاتی از آن میبارد، صرفاً با کمی کوتاه کردن موی سر و رنگ کردنش توانسته به نقش نزدیک شود و از پساش برآید.