در دورانی که سالنهای سینماها در قبضهٔ فیلمهای سوپرکمدی و بزنوبکوب از نوع هزل و مسخره است، تماشای فیلمی ترسناک در مورد جن که تماشاگر را میخکوب میکند، خودش یک حادثه است! این ویژگی محمدعلی سجادی طی چهل سال فیلمسازی بوده که همیشه فیلم خودش را ساخته و هزینهاش را نیز پرداخته. بیدلیل نیست که سودابه حدود هفت سال در نوبت اکران بوده و حالا در میانهٔ تاختوتاز فیلمهای پرمخاطب به نمایش درآمده و به دلیل نداشتن تیزر تبلیغاتی در شبکهٔ جِم در انتهای جدولِ فروش فیلمهای امسال قرار دارد.
سودابه یک ملودرام ترسناک از نوع فیلمهای دلهرهآور معمایی است که سجادی در طراحی و تولید آن سابقهٔ طولانی دارد و ایدهٔ مرکزیاش مثل بیشتر فیلمهای این کارگردان، از دل موقعیتهای تهدیدآمیز و پرتنش با سویهٔ اجتماعی سر درمیآورد. او که در سالهای اخیر از ساخت فیلم برای اکران دور افتاده، بر خلاف بسیاری از همقطاران و همدورهایهای بازنشسته و خانهنشین خود، یکنفره با یک تبلت آیپد، انیمیشنهای بلند سینمایی خلق میکند که از قضا، دلپسندترین آنها اقتباسی وفادارانه از بوف کورِ صادق هدایت است که با حالوهوای ذهنی فیلمساز بسیار هماهنگ است و با فیلمهای فراواقعی او نیز همخوانی دارد. و حالا نوزدهمین فیلم بلند سینمایی سجادی با عنوان پررمزوراز سودابه [با آن بار شاهنامهایاش به عنوان مظهر مکر و دروغ و نیرنگ] روی پرده است، با فیلمنامهای پیچیده که گرههای دراماتیک آن هر چه پیشتر میرود بیشتر میشود و تا گرههایش باز شوند آستانهٔ تحمل ما به سر آمده است!
داستان فیلم از ازدواج عاشقانهٔ زوجی جوان آغاز میشود که قرار است به دلیل اصرار مادر پسر، در خانهٔ قدیمیشان در کنار او زندگی کنند و اتفاقهایی میافتد که منجر به تیرگی روابط این زوج میشود. پسر مثل پاندولی بین مادر و همسر گرفتار میشود و سعی در تعادل بخشیدن بین طرفین دارد اما از آنجا که یکی از پیششرطهای این وصلت زندگی کنار مادراست، روابط زوج دچار تلاطم میشود و پسر با وجود مخالفت سودابه با زندگی در این خانه، همجواری با مادر را ترجیح میدهد. تعادل به هم میخورد و سودابه در این کشمکش کم میآورد و مجبور به اقامت در خانهٔ قدیمی میشود.
تیزر از کانال آپارات «سینماتیکت»