آوازهای خواب و بیداری

ترانه و ترانه‌خوانی از آغاز همدم تاریخ سینمای ایران بوده و فیلم‌سازان دو دلیل عمده برای این گرایش و توجه به ترانه در ساختار فیلم‌ها داشته‌اند. یکی این که در فقدان بازیگر خاص سینما در سال‌های آغاز، کارگردان‌ها در کنار بازیگران تئاتر و رادیو تلاش کردند از خوانندگان محبوب مردم هم به عنوان بازیگر دعوت کنند و در چنین مواردی استفاده از صدای آن‌ها یک اصل اساسی بود که نمی‌شد بر آن چشم پوشید. چند ترانه با صدای خوانندهٔ محبوب، می‌توانست عامل جذابیت فیلم برای تماشاگران باشد. دلیل دوم این است که ملودرام ژانر غالب در سینمای ایران و محبوب‌ترین ژانر برای عامهٔ تماشاگران بوده و کاربرد یک یا چند ترانه متناسب با داستان و حال‌وهوای بخش‌های مختلف آن می‌توانست به تشدید تأثیرگذاری احساسی ملودرام‌ها کمک کند. برخی از این ترانه‌ها – که با لب زدن بازیگران همراه بودند – بخشی از داستان را روایت می‌کردند و بسیاری از آن‌ها هم جنبهٔ تزیینی داشتند.

ترانه‌خوانی با لب زدن بازیگران که همواره با واکنش‌های منفی منتقدان و سینمادوستان جدی مواجه می‌شد، با آغاز موج نو دگرگون شد و ترانه‌ها هم به صورت بخشی از موسیقی متن فیلم‌ها درآمدند. در این دوره با توجه به حال‌وهوای فیلم‌ها، شعر ترانه‌ها و ملودی و اجرای خوانندگان هم حتی اگر جنبهٔ تزیینی می‌داشتند از حالت شوخ‌وشنگ و ریتمیک ترانه‌های دورهٔ قبل درآمدند و در خدمت فضای غبارگرفته و اغلب تلخ و غم‌انگیز فیلم‌ها – به‌خصوص در ترانه‌های تیتراژ فیلم‌ها – درآمدند. ترانه و ترانه‌خوانی عنصر ساختاری مهمی در تاریخ سینمای ایران بوده و به مناسبت روز ملی سینما این پرونده را در شرح و بررسی و تفسیر این موضوع تدارک دیده‌ایم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *