بسیاری از فیلمها و سریالهای ایرانی که به روابط زوجها در بستر روابط زناشویی میپردازند کموبیش از سوی برخی از تماشاگران با انگهای «ضد زن» یا «ضد مرد» روبهرو شدهاند و بهویژه در دهههای اخیر با افزایش گرایشها و بحثهای فمینیستی، این جور انگها راحتتر استفاده میشوند؛ در دههٔ گذشته پروندهها و دعاوی جنبش «می تو/ من هم» نیز چاشنی این بحثها شده است. مینیسریال در انتهای شب (آیدا پناهنده) که طی ماههای گذشته در فضای مجازی پخش شده، بهانهٔ مناسبی بوده برای گسترش این بحث و نگاه به روابط زناشویی در فیلمها و سریالها. هرچند که سازندگان این سریال تلاش کردهاند تعادلی میان شخصیتپردازی زن و مرد اصلی سریال و همچنین شخصیتهای فرعی آن برقرار کنند اما این سریال سنجیده و موقر و متعادل هم گاهی از نگاه بینندگانش در معرض جانبداری یکی از دو طرف بوده است.
رابطهٔ زن و مرد داستانی به قدمت تاریخ است! خانواده در فیلمها و سریالهای بسیاری بستر درام، و روابط زنوشوهرها نیز طبعاً از محورهای اصلی داستان بوده است. در شمارهٔ گذشته چند نقد بر سریال در انتهای شب داشتیم اما اهمیت استقبالی که از آن شده و بحثهایی که در این زمینه برانگیخته، انگیزهای شد برای تدارک پروندهای با تمرکز بر روابط زناشویی در سینما، و البته موضوع را به فیلمهای ایرانی محدود نکردهایم. در این پرونده در کنار چند نقد دیگر بر سریال آیدا پناهنده و مطالبی دربارهٔ جنبههای مختلف موضوع، نویسندگانی هم به مطالعهٔ موردی (پیرامون یک یا چند فیلم) پرداختهاند. این موضوع با توجه به گستردگی شمول آن به فیلمها و سریالهای بسیار، طبعاً جای کار بسیاری دارد و حتماً خوانندگانی فیلمها و موضوعهای بسیار دیگری را مصداقهای بهتری برای بررسی در قالب این پرونده میدانند. با شما موافقیم! موضوع این پرونده میتواند به چند جلد کتاب هم تبدیل شود.