حسن فتحی به شهادت آثاری که ساخته، درام را میشناسد و با آثار نمایشنامهنویسان ایران و جهان آشنایی دارد. میداند که چهطور داستان بگوید و آدم بپرورد و کشمکشهای دراماتیک بسازد و گفتوشنود بنویسد و روایتهای تاریخی را به رویدادی داستانی بدل کند. البته در این زمینه ممکن است گاهی کم بیاورد و پارهای از وقایع تاریخی را به نفع داستانپردازی جعل کند. یا در داستانگویی، اصل سببیت و منطق وقوع رویدادها را چندان رعایت نکند. اما در هر صورت میداند که چهطور با داستانهای جذاب مخاطب را جلب کند. در مست عشق برعکس عمل میکند و در پشت سر خود قرار میگیرد. حتی شاگرد فیلمسازی که شب دهم و مدار صفر درجه و شهرزاد را ساخته نیز به حساب نمیآید. حتی سریال جیران که در مقیاس آثار فتحی اثر کممایهتری به نظر میرسد، به نسبت مست عشق در پلهٔ بالاتری قرار میگیرد. علت این سقوط غمانگیز چیست؟
عشق مولوی و شمس راز نامکشوفی است که هنوز کسی نتوانسته چنان که باید از آن رازگشایی کند. یا این که این عشق را از زاویههای اجتماعی و فرهنگی و اعتقادی و فلسفی و روانشناسی تفسیر کند. فتحی و فیلمنامهنویس همراهش فرهاد توحیدی نیز خطر نمیکنند و به شکل محافظهکارانهای با این موضوع مواجه میشوند و این عشق شگفت و رازآمیز را به جُنگی از وعظ و خطابه و قطعات ادبی بدل میکنند.
در مقالهٔ سینمای کمدی گفتم که علت استقبال مردم از فیلمهای کمدی فقط خستگی و میل به تفریح و خندیدن نیست. فیلمهای جدی و ارزنده به خاطر موانع ممیزی یا در چرخهٔ تولید قرار نمیگیرند یا امکان نمایش پیدا نمیکنند. در نتیجه جنس جور نیست و مردم جز کمدیهای ارزان و بیمایه انتخاب دیگری ندارند. تا مست عشق ناگهان مثل شاهد از راه میرسد و فیلم در روزهای نخست اکران بسیار مورد استقبال قرار میگیرد. اما موفقیت فیلم به خاطر قابلیتهای درونی آن نیست و محصول آوازهگری است. مست عشق پس از تولید بهموقع اکران نمیشود و همه میپرسند علت چیست؟ اختلاف تهیهکنندگان ایرانی و ترک؟ هنجارشکنی و درونمایهٔ متفاوت و مانعتراشی ممیزی؟ مردم به تماشای فیلم میروند که پاسخ خود را بجویند. رمان ملت عشق نوشتهٔ الیف شافاک، در ایران بسیار مورد استقبال قرار گرفته و حتی کسانی که کتابخوان حرفهای نیستند این کتاب را خواندهاند و در هر محفلی از آن سخن میگویند. طیفی از تماشاگران نیز به تماشای فیلم میروند تا نسخهٔ سینمایی ملت عشق را بر پرده ببینند. اما فیلم نه مولوی و شمس است، نه ملت عشق، نه اثری هنجارشکن و نه فیلمی متعارف و داستانگو و سرگرم کننده. مخاطب با دیدن فیلم از هر جهت خود را مغبون احساس میکند.
تیزر فیلم از کانال آپارات «فیلیموشات»