آناتومی یک سقوط چهارمین فیلم بلند داستانی ژوستین تریه، بهترین و کاملترین اثر اوست و توانست تحسین منتقدان را به دست آورد. اولین فیلمش عصر هراس/ Age of Panic در سال 2014 نامزد دریافت جایزهٔ بهترین فیلم بلند اول در جوایز سزار شد. فیلم بعدیاش کمدی رمانتیک ویکتوریا در بخش هفتهٔ بینالمللی منتقدان در جشنوارهٔ کن 2016 بود و سومین فیلمش Sibyl نامزد دریافت نخل طلای جشنوارهٔ کن 2019 شد. این کارگردان فرانسوی که گویا دلش و حواسش به جشنوارهٔ کن بوده و به نظر برخی از منتقدان، معیارهای این رقابت معتبر هنری را خوب میشناسد، سرانجام با آخرین فیلمش نخل طلای کن 2023 را گرفت. و ظاهراً چنان همه چیز فیلمش با کن سازگار بود که فیلمش را به اسکار معرفی نکردند!
آناتومی یک سقوط یکی از بهترین درامهای دادگاهیست که در عین حال کیفیت متوازن روانکاوانهٔ فردی و ابعاد جامعهشناختی نیز دارد و شبیه یک دیزالو طولانی، به سایکودرام تبدیل میشود. هر چه جلوتر میرود به جای آن که به سمت گرهگشایی معمایی و رازگشایی جنایی برود، به نمایش پیچیدگی آدمها و رابطهها و ناشناختگی مستمر انسان تا آخرین لحظهٔ حیات منجر میشود. فیلم چنان درست و تدریجی و درگیرکننده به واکاوای زندگی و ذهن و آسیبهای فردی و دوتایی زن/ متهم و مرد/ مقتول میپردازد که برخلاف قواعد مرسوم این فیلمها، اهمیت پاسخ به پرسش «علت مرگ؟» مدام کمتر میشود و ادراک در جایگاهی فراتر از عدالت میایستد.
دولایگی مفهومی نام فیلم هم در چنین بستری تعبیر میشود. بهترین ترجمه «آناتومی سقوط» است و نه احیاناً تشریح سقوط یا شکل سقوط. «آناتومی» واژهای علمیست و به معنای شناخت جزیینگر اندامها و احشا و اعضا. و الزاماً به معنای تشریح یا شکل نیست و آنچه مهم است فهم دقیق مبتنی بر جزییات است. در وجه بیرونی، نام فیلم به سر و شکل معمایی داستان برای درک علت سقوط مرد از پنجرهٔ اتاق زیر شیروانی بازمیگردد اما در پایان آنچه اهمیت افزونتری یافته، آناتومی سقوط روابط زناشویی/ خانوادگی مرد و زنیست که با عشق و آرامش آغاز کردند و هر چه جلوتر رفتند، در دوردستی و سردی، خشم و نفرت متولد شد و زیر پوستهٔ آشتیناپذیری روابط باتلاقشده، صرفاً سازش سرد شکنندهای حضور داشته که هر لحظه به انفجار نابودگر نزدیکتر شده است؛ خودکشی یا قتل.