از اول با خودم قرار گذاشتم فیلم را جوری ببینم و نقد کنم که گویا اصلاً سازندهاش را نمیشناسم و جایگاه تاریخیاش در مطبوعات سینمایی را نادیده بگیرم و حتی فراموش کنم که بیش از سه دهه در مجلهای که او سردبیرش بوده، نقد نوشتهام. در حالی که همواره استاد و راهنمای من در نقدنویسی بوده، اغلب دوست و همکار و محرم اسرار هم بودهایم و گاه دلخوری و قهر و حتی خشم من. اما در هر حال، رعایت احترام و منزلت او برایم حکم بینقض بوده و هست. حتی اگر بتوانم این گذشته و تأثیرش بر تاریخ سینمای ایران را نادیده بگیرم، آیا اصلاً چنین تصمیمی درست است؟ آیا باید امضای او در حوزهٔ مطبوعات و نقد را در ارزیابی فیلمی که ساخته در نظر نگرفت؟ سخنم به معنای اغماض یا حرفی بر خلاف نظر واقعیام دربارهٔ فیلم نیست؛ اصالتی که در تمام عمرم کوشیدم از آن مراقبت کنم و تلاش برای حفظ کیفیت دیدگاه را مرهون نگاهی میدانم که همواره در مجلهٔ «فیلم/ فیلم امروز» حاکم بود. نکتهٔ مهم بعدی که همواره دربارهٔ فیلم ساختن منتقدان، بهاشتباه طرح شده، توقع «ادعایی»ست. گویا یک منتقد فیلم مدعیست که خودش بهترین فیلمساز دنیاست و نقد یک جور ادعاست. سینماگرانی که احتمالاً آثارشان نقد شده، گویا همیشه کمین میکنند که یک منتقد فیلم بسازد تا اگر کیفیت درجهیکی نداشت، با قیاسی معالفارق به گذشتهٔ نقدنویسی او بتازند، در حالی که این دو حیطه لازم و ملزوم نیستند. مگر یک فیلمساز برتر قرار است یک منتقد ممتاز هم باشد که برعکسش را انتظار داشته باشیم؟
تیزر فیلم از کانال آپارات «سینماتیکت»