وقتی در چهاردهم مهر خبر درگذشت آتیلا پسیانی در یک بیمارستان پاریس منتشر شد، با توجه به تصویرهایی که سال گذشته در مراسمی به مناسبت سالگرد تولدش منتشر شده بود و همه دریافتند که او به سرطان مبتلاست و درگذشت او رویداد نامنتظری نبود اما این خبر باعث اندوه بسیار در جامعهٔ فرهنگی دوستدارانش شد، چون سینما و بهخصوص تئاتر، یکی از وزنههای سنگین خود را از دست داد. او از پیشگامان تئاتر تجربی در ایران و بازیگری پرکار بود که در بیش از چهل نمایش، هفتاد سریال تلویزیونی و شبکهٔ نمایش خانگی و در حدود هشتاد فیلم بازی کرد.
آتیلا پسیانی متولد دهم اردیبهشت 1336 در تهران، فرزند جمیله شیخی بود و در دوران کودکیاش پدر را از دست داد. او از دهسالگی روی صحنه رفت و خیلی زود موفق شد از زیر سایهٔ مادرش درآید و صاحب تشخص و هویت مستقل شود. وقتی در دهسالگی به درخواست رکنالدین خسروی، و به دلیل کمبود بازیگر، دو نقش در نمایش حکومت زمانخان را به عهده گرفت، کمتر کسی میتوانست حدس بزند بعدها چه استعدادی در بازیگری ظهور خواهد کرد و با انداختن دوتا چین به ابرو بدترین و سنگدلترین آدمها را خلق خواهد کرد و با کمی تغییر در لبها و چهره و ملایم کردن نگاهش تبدیل خواهد شد به مهربانترین پدر و نزدیکترین دوست قهرمانان داستان. او تا ماههای آخر عمرش همهجور نقشی را تجربه کرد و همواره فعال بود. آتیلا پسیانی خانوادهای تمامهنرمند داشت و بجز مادرش که از بازیگران معتبر سینما و تئاتر طی چند دهه بود، همسرش فاطمه نقوی و دو فرزندش ستاره و خسرو نیز بازیگران مستعدی هستند.
پسیانی در سینما کارش را با عفریت (فرشید فلکنازی) و مرگ سفید (حسین زندباف) شروع کرد ولی طلسم (داریوش فرهنگ) در شناساندنش تأثیر مهمی داشت و او را از قامت بازیگر میانپردههای تلویزیونی چون محلهٔ برو بیا و محلهٔ بهداشت (هر دو داریوش مؤدبیان) و در نهایت سریال مثلآباد (رضا ژیان) تبدیل به یکی از جواناولهای آن دورهٔ سینما کرد. هرچند دوبله به بازیهای سینمایی پسیانی اندکی ضربه زده بود اما او از فرصتها بهترین استفاده را کرد و در برههای به عنوان نماد جوانان شجاع و طغیانگر علیه بیعدالتیها مطرح شد و فیلمی چون کشتی آنجلیکا (محمدرضا بزرگنیا) و سریال گرگها (داود میرباقری) را بازی کرد.