نام پرویز جاهد برای اکثر اهالی سینما با کتاب «نوشتن با دوربین» و گفتوگوی طولانی او با ابراهیم گلستان گره خورده، و همچنان یکی از منابع اصلی شناخت ابراهیم گلستان است که در آن کتاب به واسطه هوشمندی پرویز جاهد به عنوان گفتوگوکننده، بی هیچ پردهپوشی از خودش و سینما و ادبیات حرف زده است. پس از گفتوگوی جاهد و گلستان فقید، گفتگوهای مختلفی، چه به شکل مکتوب و چه تصویری از گلستان منتشر شد، اما همچنان کتاب «نوشتن با دوربین» جایگاه اصلی خود را حفظ کرده است.
در حاشیه چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر در شیراز، پرویز جاهد میهمان علاقهمندان در جشنواره بود و با کارگاه «سینمای مستقل و شاعرانه در ایران و جهان» در این رویداد شرکت داشت. حضور پرویز جاهد و گفتوگو در خصوص سینمای مستقل، در شرایطی که مفاهیمی مانند سینمای مستقل، تجربی، پیشرو و… در طی سالیان دستخوش تعابیر مختلفی شدند، فرصت مغتنمی بود برای درک بهتر واژه و عنوان سینمای مستقل، این که دقیقاً چیست و در مقابل چه سینمایی قرار دارد. و مهمتر این که مانند بسیاری از پدیدهها و اتفاقات، سینمای مستقل در ایران مثل بسیاری رویدادهای دیگر سرنوشت و تعریفی جداگانه پیدا کرده است. در حقیقت سینمای ایران در حالی که بخشی از جوهره وجودیاش را از سینمای جهان، چه در شکل روشنفکری و چه سینمای تجاری وام گرفته، به دلایل مختلف ناچار به بازتعریف و تغییر بسیاری از مفاهیم شده است. تا جایی که الزاماً برخی معانی در سینمای ایران با جهان مطابقت ندارد. سینمای مستقل هم یکی از این نمونههاست که پرویز جاهد در این نشست تلاش داشت تا به تعریفی مشترک از سینمای مستقل دست یابد و در توضیح این عبارت گفت: «این مفهوم در ایران دچار نوعی بدفهمی شده. بسیاری بهغلط برچسب مستقل به خود میزنند و با آن تجارت میکنند، در حالی که هدف سینمای مستقل تجارت نیست. سینمای مستقل نه به دنبال کسب مال است و نه دلخوش به جوایز. سینمای مستقل تلاشیست برای ابراز وجود فیلمساز و گفتن حرفهایی که از دریچه فیلم میخواهد به مخاطب عرضه کند.»
او در بخش دیگری از این گفتگو، با اشاره به این که سینمای مستقل فقط به بودجه گره نخورده و تنها مسألهای اقتصادی نیست، گفت: «در حقیقت سینمای مستقل یک رویکرد کاملاً زیباییشناختی است که در برابر فرمهای مسلط میایستد و تلاش میکند به تعریف متفاوتی از موضوع برسد.» او بر این نکته تأکید داشت که سینمای مستقل رویکردی سینمایی است که به عنوان شکلی از مقاومت فرهنگی در برابر قدرت بازار سرمایه، نظام مالی و نظام سیاسی قرار میگیرد؛ سینمایی که در اوایل دهه ۱۹۶۰ توسط فیلمساز آمریکایی، جان کاساوتیس معرفی شد. کاساوتیس بازیگر یونانیتبار آمریکایی پایهگذار سینمای مستقل در سینمای آمریکا شد و با شعار «جدا از سیستم سینمایی مسلط عمل کن» رویکرد تازهای به عنوان سینمای مستقل را معرفی کرد. سینمایی که در برابر سینمای غالب قد علم کرد و هزینههایش را کاساوتیس از طریق بازیگری در فیلمهای تجاری تأمین میکرد.
پرویز جاهد در بخش دیگری از این نشست با بیان این که سینمای مستقل یک موضعگیری فلسفی و اخلاقی در برابر جریانی است که میخواهند جلوی سینمای پیشرو و حقیقت محور را بگیرند، گفت: «استقلال تنها محدودیت مالی نیست، بلکه انتخاب زیباییشناسانه و موضعی ایدئولوژیک است. سینمای مستقل با واقعگرایی، روایتهای ضدساختاری و آوانگارد شناخته میشود. در این سینما ستارهسالاری جایی ندارد و بازیگران اغلب از میان آماتورها یا افراد مورد نظر کارگردان و از اطراف او انتخاب میشوند. در واقع، سینمای مستقل تلاشیست برای فیلمسازی بیرون از سیستم سرمایهمحور، فیلمسازی که از کلیشهها فرار میکند و به هیچکس باج نمیدهد. اما متأسفانه بسیاری از فیلمهایی که در جهان مدعی مستقل بودن هستند، اصالت هنری خود را از دست دادهاند و بیشتر دنبالهروی سیاستگذاری دلالان هستند. به همین دلیل سینمای مستقل دیگر هویت و اصالت گذشته خود را ندارد. فیلمساز مستقل واقعی کسی است که نهتنها برای تأمین بودجه یا کسب عنوان، بلکه برای حفظ و بقای سینمای مستقل و صدای خود میجنگند.»
جاهد در خصوص سینمای مستقل در ایران پس از انقلاب گفت: «بعد از انقلاب، به دلیل رابطه سینما با سیاست و دولت، سینمای مستقل دچار پیچیدگیهایی شد و نهادهایی مانند فارابی و حوزه هنری سیستم هدایتی و نظارتی را راه انداختند که کنترل سینما را بر عهده داشته باشند، اما با این وجود در همان شرایط فیلمهایی مانند بایسیکلران و رنگ خدا . تولید شدند. هرچند در ایران سینمای مستقل همواره با چالشهای سانسور، عدم صدور مجوز و یا محدودیت در اکران روبرو بوده، با اینهمه و با همه دشواریها توانسته به مسیر خود ادامه بدهد.»
