«من با مرگ بازی میکنم، چون در سکوت او حقیقتی هست که زندگی از گفتنش میترسد.»
(مهر هفتم، اینگمار برگمان)
نام کوستاگاوراس برای نسل من نمونهٔ شاخص «سینمای سیاسی» است. او در فیلمهایی مثل زِد، اعتراف، حکومت نظامی، گمشده، هانا ک، جعبهٔ موسیقی و آمین، به شیوهای مستقیم و گاه شاعرانه دربارهٔ دیکتاتوری، رژیمهای اقتدارگرا و روابط پنهان مدعیان مذهب با قدرتهای سلطه و سرکوب سخن گفته است. این نگاه مستمر در فیلمسازیاش چنان قدرتمند و در مرکز توجه بوده که آثار کمتر سیاسیاش مثل شهر دیوانه در یادها نماندهاند. او در مسیر طولانی و پربار حرفهایاش، هرگز تفاسیر اجتماعی را که معمولاً طعنهآمیز، جدی و گاه طنزآمیز بودهاند، در حد آخرین نفس کماهمیت جلوه نداده است. او دربارهٔ بیکاری، مهاجرت، نازیها و همدستانشان از جمله واتیکان، خروج بریتانیا از اتحادیهٔ اروپا و حتی طرح نجات مالی صحبت کرده اما هیچگاه به فلسفه نزدیک نشده است. از این رو آخرین فیلمش تفاوتی عمیق، معنادار و چشمگیر در کارنامهاش به شمار میآید و با محتوایی کاملاً فلسفی/ معناگرا پس از نمایش در جشنوارهٔ سن سباستین، مورد توجه قرار گرفت.
فیلم تحت تأثیر اندیشههای اگزیستانسیالیستی، در پی پرسش اصلی و البته دشواریست که سارتر و کامو در آثارشان مطرح کردهاند: آیا مرگ پایان معناست یا شرط امکان حضورش؟ یادآور عشقِ میشاییل هانکه یا شبهای تاریکِ کاترین بریا که نگاهی دراماتیک و عمیقاً انسانی به پایان زندگی دارند.
فیلمساز 91سالهٔ یونانی/ فرانسوی، همچنان با ذهنی فعال و چالشگر، این بار درگیر دغدغهٔ مواجهه با مرگ شده که با توجه به سن او قابل درک و توجیه است. او درگیر آسیبپذیریهای کهنسالی، طبیعیست که در چنین موقعیتی، بازگشت به درون، رویارویی با حقیقت و نسبت مرگ با پایان، بیش از روابط اجتماعی، سیاست و دیکتاتوری برایش برجسته باشد. بیش از آن که به عدالت اجتماعی بپردازد، به تعریف، تشخیص و حفظ کرامت انسانی انسانهای در آستانهٔ مرگ متمرکز است. با این حال حتی در چنین فضایی که شامل دغدغهٔ فردی مواجهه با مرگ قریبالوقوع و حتی پرسش دشوار اخلاقی اُتانازی است، به اشارههای اجتماعی و انتقادی در مورد رفتار با سالمندان نیز میپردازد. بهویژه آنجا که قرار است فابریس توسن، نویسندهٔ کتاب تازیانه بر پیران، در یک برنامهٔ گفتوگومحور تلویزیونی در مورد نحوهٔ برخورد دولت با سالمندانِ نزدیکِ مرگ صحبت کند. در جای دیگری از فیلم نیز یک دیپلمات سنگالی از مراقبتهایی که در فرانسه به افراد در حال مرگ هستند داده میشود، شکایت میکند. او میگوید که در سنگال، مردم در اتاقهای کوچک محصور نمیشوند تا تنها بمیرند بلکه در خانه و در کنار خانواده میمانند.
ویدئو: کانال یوتیوب «Unifrance»
