علت مرگ نامعلوم (علی زرنگار) فراتر از یک اثر صرفاً جنایی یا اجتماعی است، مرگ را نهفقط به عنوان رویدادی فیزیکی بلکه با رویکردی فلسفی و اخلاقی به تصویر کشیده است. این نوشته با تکیه بر شش اصل اخلاقی و فلسفی زکریای رازی در کتاب السّیرهٔ الفلسفیهٔ، کوششی است برای نگاهی متفاوت به این فیلم و جستوجوی پاسخ به این پرسش بنیادین که چهگونه مفاهیمی چون مرگ، عدالت، عقل و عادت در زندگی تبدیل، به تجربهٔ بصری و احساسی بدل میشوند. از این زاویه، پیام اصلی فیلم این است که بیتوجهی به عقل، عدالت و علم، انسان را به مرگی درونی و رنجی پایدار میکشاند در حالیکه تنها پایبندی به اخلاق، علم و تعقل میتواند روح انسان را از این چرخهٔ درد و گمگشتگی رهایی بخشد.
علت مرگ نامعلوم داستان مرگی مرموز را روایت میکند که در ظاهر شبیه یک حادثهٔ جنایی است اما در لایههای عمیقترش، پرسشهایی بنیادین دربارهٔ اخلاق، حقیقت و انسانیت را پیش میکشد. در این اثر، مرگ صرفاً پایان زندگی نیست بلکه آینهای از درون، اخلاق و عادتهای شخصیتهاست. مرگ در این فیلم، حضوری نمادین و تأثیرگذار دارد و مخاطب را به درون روان و وجدان شخصیتها میبرد. هنگام تماشای فیلم بارها به یاد نظریهٔ زکریای رازی و شش اصل فلسفی و اخلاقی او در کتاب السّیرهٔ الفلسفیهٔ افتادم. (ترجمهٔ سلمان مفید، نشر «مولی»، 1402). همین هم انگیزه شد تا این فیلم را از دریچهٔ اندیشهٔ رازی بررسی و بین جهان سینما و فلسفهٔ اخلاق او پیوندی تازه برقرار کنم.
شش اصل زکریا از این قرار است: 1. استمرار حال روح پس از مرگ، 2) اهمیت علم و عدل بر لذت جسمانی، 3. کشمکش عقل و نفس، 4) عدالت و استحقاق عقوبت، 5) ترجیح عقلانی رنج بر لذت ناپایدار، 6) نقش عادت به عنوان طبیعت ثانوی انسان.
این نوشته با تمرکز بر این شش اصل، هم تجربهٔ فلسفی و هم پیام اخلاقی فیلم را بازنمایی میکند. علی زرنگار مفاهیم اخلاقی را به زبان سینما بیان کرده است.
ویدئو: کانال آپارات «سینماتیکت»
