سریال شکارگاه فراتر از یک روایت تاریخی ساده است. قصهای است در بستر گذشته اما زخمی را که باز میکند، بسیار آشنا، تازه و معاصر است. داستان در عمارت شازده و با حضور خانوادهٔ میرعطاخان میگذرد؛ جایی که قدرت، ثروت، بیسوادی، خرافات و ترس به هم گره خوردهاند. هر شخصیت، حامل یک روند تاریخی و هر رویداد، نشانهٔ چرخهٔ معیوبی است که بارها در این سرزمین تکرار شده و آن را «دشوارهٔ ایران» مینامم. سریال در ظاهر قصهٔ گنجی پنهان، عشقی گمشده و میراثی بهجامانده از گذشته را روایت میکند اما در لایههای زیرین، شکارگاه تصویری روشن از دشوارههای تاریخی ایران را به نمایش میگذارد؛ پدیدههایی که نه صرفاً مشکلاند و نه یک مسألهٔ اجتماعی بلکه زخمهای عمیق و ریشهدارتری هستند که با هر نسل، در شکلی تازه بازتولید میشوند. در این تحلیل شکارگاه را به عنوان استعارهای از جامعهٔ ایران میخوانیم و تلاش میکنیم نشان دهیم که چهگونه ساختار روایی، شخصیتها، نمادها و موقعیتها، دشوارههای فلسفی، فرهنگی و تاریخی ما را بازنمایی میکنند.
تعریف دشواره
طی سالها پژوهش در حوزهٔ جامعهشناسی ایران به این نتیجه رسیدم که جامعهٔ ایران بیش از آن که درگیر مسائل اجتماعی باشد درگیر دشوارههاست و به این تعریف از دشواره دست یافتم: «دشواره یک پدیدهٔ اجتماعی، تاریخی و فلسفی است که در یک جامعه، به صورت یک الگوی تکرارشونده ظاهر میشود و با وجود تلاشهای مداوم برای اصلاح، همچنان باقی میماند. دشوارهها بر خلاف مشکلات و مسائل اجتماعی، دارای ریشههای عمیق در ساختارهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هستند و معمولاً در طول زمان تغییر شکل میدهند اما از بین نمیروند و ماهیت آنها عوض نمیشود.» بر این اساس و طی مقایسههای بسیار با مسائل اجتماعی به هفت ویژگی اساسی برای شناخت دشواره در ایران دست پیدا کردم:
1. دشواره امری تاریخی است (تاریخیبودن)، 2. دشواره دارای بنیانی فلسفیفرهنگی است (ریشهٔ فلسفی و شناختی)، 3. دشواره تکرارپذیر است (پیوستگی و بازتولید)، 4. دشواره تحت سلطهٔ زبان، زمان و مکان است، 5. دشواره در جوامع گوناگون متفاوت است (تمایز با مشکلات اجتماعی)، 6- دشواره مدام مورد انتقاد ترقیخواهان بوده است (نقد شدن توسط اندیشمندان و متفکران)، 7. دشواره پیوسته در ادوار گوناگون تاریخی یک جامعه با تغییر شکل تکرار شده است (ثبات و تغییر شکل در تاریخ).
برای بررسی و تحلیل دشوارهها باید از واژههای کاربردی در این حوزه نیز استفاده میکردم در نتیجه واژگانی را بر اساس ادبیات پارسی ابداع کردم که گویای ابعاد این نظریه باشد: 1- دیواره: آموزش، 2- سنگواره: فرهنگ، 3- ترازواره: اقتصاد، 4- جهانواره: سیاست و قدرت، 5- زادواره: خانواده، 6- گیتاواره: جغرافیا، 7- کیشواره: دین و مذهب، 8- رواذهواره: ذهن و روان
بازنمای دشوارهها در «شکارگاه»
«دشواره» پدیدهای اجتماعیتاریخی است که بر خلاف مشکلات عادی یا به زبان علمی مسائل اجتماعی، ریشه در ساختارهای عمیق فکری، فرهنگی و اقتصادی جامعه دارد. دشواره نه بهسادگی حل میشود و نه بهسادگی فراموش. اینها زخمهای هستند که در طول تاریخ ادامه یافتهاند؛ حتی تغییر شکل میدهند اما ماهیتشان ثابت میماند. شکارگاه بستر مناسبی برای تحلیل دشوارههاست چون:
– موقعیت داستان در یک برش تاریخی قرار دارد اما روایتش فراتاریخی است.
– روابط قدرت، ثروت و ترس در سریال با لایههای فلسفی، فرهنگی و روانی جامعه پیوند میخورد.
– هر شخصیت، نماد یک بخش از ساختار اجتماعی ایران است؛ از میرعطاخان به عنوان اربابی نظامی و جویای قدرت گرفته تا کسانی که قربانی تصمیمهای او، ولیعهد و نهاد قدرت میشوند.
این سریال نشان میدهد که چهگونه تاریخ ایران گرفتار چرخههایی مکرر و عمیقی بوده که مدام تکرار میشود؛ چرخههایی که حتی وقتی ظاهر و شکلشان تغییر میکند، بنیانهای اصلی آنها همچنان پابرجا میمانند و اثراتشان نسلها را درگیر میکند.
تیزر از کانال آپارات «فیلمیوشات»