تنها صداست که میماند!
هند رجب دختر فلسطینی ششسالهای در میان بمباران تکوتنها در اتومبیلی که مورد اصابت گلولههای ارتش اسراییل در غزه قرار گرفته گرفتار شده و کمک میطلبد. صدای او بهزحمت و با خشخش به گوش مرکز کمیتهٔ امداد این شهر میرسد…
همین چند دقیقه صدای ضبطشدهٔ واقعی، اساس فیلم داستانی صدای هند رجب ساختهٔ فیلمساز تونسی کوثر بنهنیه شده که توانسته از آن یک فیلمنامهٔ جذاب و حسابشده با اجرایی درگیرکننده بسازد. داستان در دو فضای بسته اتفاق میافتد؛ یک فضایی که میبینیم و دور تا دور آن را شیشهها احاطه کردنده و افراد صلیب سرخ غزه، چسبیده به تلفنها، در تماس با صدای او در تشویش به سر میبرند تا راهی برای نجاتش بیابند. فضای دیگر تصویر سیاه است که با کمک صوت و گاه فرکانسهایی که قاب تصویر را پر میکند ایجاد شده. این فضاییست که تماشاگر آن را نمیبیند ولی آرزو دارد در آنجا باشد تا به دخترک کمک کند. اما فضای بستهٔ سومی هم برای تماشاگر وجود دارد و آن فضای بستهٔ سالن سینماست که اسیر لحظهها شده و خود را در آن محبوس میبیند. سه زندان در زندان که تنفس را برای هر سه زندانی تنگ میکند. همگی رؤیایشان فرار از این زندان و نجات هند رجب است. با دشواریهای بسیار، کارکنان صلیب سرخ موفق میشوند آمبولانسی را پیدا کنند که بتواند از مسیرهای باریک سبزی که ارتش اسراییل مجوز داده در بین ویرانههای خطرناک این شهر بگذرد تا به اتومبیلی که هند رجب در آن گرفتار شده برسد و او را نجات دهند.
این فیلم بلند که آلبرتو باربرا، مدیر جشنواره و کمیتهٔ انتخابش، را سخت تحت تأثیر قرار داده بود، از اولین نمایش جهانیاش در بخش مسابقهٔ جشنوارهٔ ونیز، تماشاگران و منتقدان را عمیقاً تکان داد. در کاخ جشنواره در پایان نمایش آن بیش از 23 دقیقه حاضران ایستاده فیلم را تشویق کردند و روزبهروز به طرفدارانش افزوده میشد. این آخرین و ناامیدانهترین صدای یک کودک را که روایتی از تراژدی غزه است با مخاطبان خود در میان میگذارد. در زمینهٔ وقایع تلخ غزه، در این دورهٔ جشنواره با ابتکارها و فراخوانهایی تظاهراتی در همبستگی با مردم فلسطین و اعتراض به فجایع غزه برنامهریزی شده بود.
اما با وجود همهٔ پیشبینیها و تحسینها، صدای هند رجب کاملاً به گوش هیأت داوران جشنواره به ریاست الکساندر پین و با حضور استفان بریزه، مورا دلپرو، کریستین مونجیو، محمد رسولاف، فرناندو تورس و ژائو تائو، بهخوبی نرسید و آنها به جای شیر طلا، شیر نقرهای (جایزهٔ بزرگ ویژهٔ داوران) را که دومین جایزهٔ جشنواره است به آن دادند! با این حال به محض اعلام همین جایزه در کاخ جشنواره، بار دیگر همهٔ حاضران خودجوش از جای خود برخاستند و کوثر بنهنیه را بهگرمی تشویق کردند در حالی که چند دقیقه بعد، جیم جارموش هنگام دریافت شیر طلایی، از چنین تشویقی محروم ماند!
این انتخاب داوران، بهوضوح اولویت دادن به فیلم ناامیدکنندهای از سینمای مؤلف آمریکا است که خستگی از آن میبارد. فیلم جارموش در جشنوارهٔ کن پذیرفته نشده بود. به نوشتهٔ مجلهٔ «تلهراما»، «ندادن شیر طلا به کوثر بنهنیه مایهٔ شرمساری است.» به نظر دیگر رسانهها هم صدای هند رجب سزاوار شیر طلا بود. بنهنیه پس از دریافت جایزهاش، آن را به «صلیب سرخ فلسطین و همهٔ کسانی که همه چیز را برای نجات جان انسانها در غزه به خطر میاندازند» تقدیم کرد و افزود: «صدای هند رجب، صدای خود غزه است. صدای او تا زمانی که پاسخگویی واقعی برقرار شود، طنینانداز خواهد بود.»
ویدئو از کانال یوتیوب «Ossa»