Search

از بهشت عدن‌شان بیرون فکند…

نقد فیلم «عدن/ بهشت»

در قسمتی از سریال استودیو، ران هاوارد فیلمی طولانی ساخته بود و مدیران استودیوی تولیدکنندهٔ فیلم که در بخش‌های پایانی آن، از فرط کسل‌کنندگی هنگام تماشا خواب‌شان برده بود، در رودربایستی گیر کرده بودند که چه‌گونه به این فیلم‌ساز کهنه‌کار بگویند باید فیلم کوتاه شود تا برای تماشاگران جذابیت داشته باشد؛ به‌ویژه آن‌که بخش کسالت‌بار فیلم هم تداعی‌بخش خاطره‌ای عاطفی برای هاوارد بود و روی آن تعصبی جدی داشت!

عدن را با یادآوری این اپیزود از استودیو شروع کردم و گمان می‌کردم با وجود پیشینهٔ شاخص فیلم‌ساز، گروه خوش‌آب‌ورنگ بازیگران، طبیعت خوش‌منظره و ‌ایدهٔ تکراری اما همچنان جذاب آدم‌های مانده در جزیره‌ای دوردست که معمولاً هم با هم تا مرز نابودی یک‌دیگر درگیر می‌شوند، با فیلمی خسته‌کننده مواجه باشم. اما چنین نشد و اتفاقاً یکی از امتیاز‌های فیلم، ضرباهنگ درستی است که در فرازونشیب‌های دراماتیک متن، مخاطب را کنجکاوانه دنبال خود می‌کشاند و پیشبرد ماجرا در مقطع‌های زمانی/ روایی که درباره‌اش صحبت خواهد شد، متناسب با منحنی کشش دراماتیک مبتنی بر معرفی، صعود، اوج، نزول و همواری نهایی است.

داستان عدن به چهار پاره بر اساس چهار فصل سال تقسیم شده که از زمستان هم شروع می‌شود. پارهٔ نخست (زمستان) جدا از معرفی مقدمه‌وار سپهر مکانی، زمانی و موقعیتی داستان (سکونت سه گروه مهاجر با نگرش و انگیزه‌های متفاوت در جزیرهٔ فلاورنا واقع در مجمع‌الجزایر گالاپاگوس در اواخر دههٔ 1920) به مواجههٔ هر یک از این سه گروه با یک‌دیگر هم می‌پردازد که اگرچه رابطهٔ چندان دوستانه‌ای نیست اما تنش چندانی هم دست‌کم در سطح آشکار ماجرا ندارد. در پارهٔ دوم (بهار) جدا از اتفاق مهم تولد یک فرزند در جزیره، تنش‌ها به سمت سرقت غذا از یک‌دیگر و دوئل‌های کلامی و تهدید‌های علنی شدت پیدا می‌کند و ضرباهنگ به صعود خود ادامه می‌دهد. در پارهٔ سوم (تابستان) درگیری‌ها جدی می‌شود و کار به قتل می‌رسد و در فصل چهارم (پاییز) دوباره تعادلی بر جزیره چیره می‌شود که تفاوتش با آرامش جاری در ابتدای پارهٔ نخست، نوعی پختگی حاصل از مبارزه و مقاومت است. حتی میزانسن ابتدا و پایان فیلم هم بر همین مبنا شباهت و تفاوت یافته‌اند. در آغاز فیلم، نما از سمت ساحل رو به دریا است و دو شخصیت حاضر در قاب (ریتر و دورا) پشت به دوربین در حال نگاه به دریا هستند. اما در نمای واپسین که زاویهٔ دید از سمت دریا به ساحل است، افراد حاضر در قاب (خانوادهٔ ویتمر) رو به دوربین دریا را می‌نگرند. در نمای اول، انگار ماندن در جزیره شکل باثباتی ندارد و زاویهٔ دید، چشم به دریا و خارج از جزیره دارد. اما در نمای دوم، بقای افراد در جزیره، با توجه به زاویهٔ دیدی که جزیره را در قاب خود دارد، شمایلی باثبات به خود گرفته است.

عدن در هر یک از این مقاطع، متکی بر فضا‌های شخصیتی است و با مثلثی که در این فضا ترسیم شده، کنش‌ها و واکنش‌ها متناسب با انگیزه‌های هر یک از آدم‌های قصه، تبدیل به موتور محرک روایت می‌شوند. اولین شخصیت ریتر همراه با شریکش دورا است که او را بار نخست هنگام تایپ با ماشین تحریرش می‌بینیم که در حال تکمیل فلسفه‌اش دربارهٔ نجات انسان از دست خویشتن است. خانوادهٔ ویتمر را بار نخست بر کشتی‌ای می‌بینیم که به سوی جزیره در حرکت است: بر چهرهٔ زن (مارگرت) صدای خواندن نامه‌اش به مادرش شنیده می‌شود که در حال توضیح انگیزه‌اش در سفر به این جزیرهٔ دورافتاده است و خود در حال بالا آوردن است که بعداً می‌فهمیم به دلیل بارداری‌اش است. بارونس نیز اولین جایی که دیده می‌شود در کابینش در کشتی است که رو به آینه در حال آرایش خود است؛ در حالی که کتاب تصویر دوریان گری اسکار وایلد بر میزش خودنمایی می‌کند و بعداً تبدیل به یکی از عناصر دراماتیک هم می‌شود. هر یک از این نما‌های معرف از ‌شخصیت‌ها، گویای کلیت انگیزه‌ها و روحیات است: ریتر و شریکش در انزوا در پی ابداع فلسفه‌ای مبتنی بر درد منتهی به رستگاری هستند، خانوادهٔ ویتمر با توجه به حضور والدین و فرزند و نامه به مادر و تهوع ناشی از حاملگی و سلامت‌جویی فرزند بیمار، مهم‌ترین بعد هویتی خود را همین شمایل خانوادگی سنتی می‌شناسانند و بارونس نیز با توجه به زمزمهٔ عبارت «من تجلی کمال هستم» و تصویر شکننده‌اش در آینه، هویت مؤنثی از همان دوریان ‌گری را عرضه می‌کند: میل به جوان و زیبا ماندن برای کامیابی و سیطره. روندی که این سه با یک‌دیگر در جزیره طی می‌کنند، سه نوع وجهه و نگرش به زندگی را بازنمایی می‌کند: عقل‌گرایی فلسفی افراطی و پرخاشگر (ریترها)، واقع‌گرایی خانوادگی و سازگار (ویتمرها) و خودجلوه‌گری پرزرق‌وبرق و جاه‌طلب (بارونس) که البته در این بین فقط اشخاصی که سازگاری با محیط و هم‌زیستی با دیگران را پذیرفتند، باقی ماندند.

ویدئو از کانال آپارات «ویرگول مدیا»

QR Code

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *