Search

جراحی روح

گفت‌وگو با اُکتای براهنی

اکتای براهنی با دومین فیلم بلندش ناگهان به‌شدت در مرکز توجه قرار گرفت. فیلم اولش پل خواب این قدر بحث‌انگیز نشد و حتی خیلی‌ها آن را ندیدند. اما پیرپسر از همان تنها نمایشش در جشنوارهٔ اخیر فجر موجی از تحسین برانگیخت و همه منتظر نمایش عمومی آن ماندند. پیوند او با پیشینهٔ اعتبار پدر، و نشانه‌هایی از نوعی نگرش با نشانه‌های شاید موروثی، طبعاً به بحث‌ها دامن زد و سرانجام آغاز نمایش عمومی آن با وجود تأثیر جنگ دوازده‌روزه بحث‌های گسترده‌ای پیرامون او و فیلمش برانگیخت که به عرصهٔ نهادهای سیاسی هم کشیده شد. پیرپسر جای بحث‌های بسیار در زمینه‌های گوناگون دارد و ما در حد امکان پیرامون پاره‌ای از موضوع‌ها  – و عمدتاً سینمایی – با اکتای براهنی گفت‌وگو کرده‌ایم. نسخهٔ تصویری این گفت‌وگو هم در حساب‌های مختلف فضای مجازی «فیلم امروز» منتشر شده است.

هوشنگ گلمکانی

بعد از تاخت‌وتاز کمدی‌های عامه‌پسند، که در مواردی به آن‌ها صفت مستهجن و مبتذل می‌دادند، نمایش عمومی پیرپسر در روزهای جنگ و بعد از آن پدیدهٔ خیلی مهمی است و به نظرم سینمای ایران برای نوعی در خودنگری و پوست‌اندازی خیلی به آن نیاز داشت. به‌جز نگاه مثبت منتقدان به فیلمت پس از همان یک نمایش در جشنواره، واقعاً خودت چنین واکنش و استقبالی را از سوی تماشاگران پیش‌بینی می‌کردی؟

پیش‌بینی می‌کردم ولی خیلی می‌ترسیدم! تقریباً چهار سال طول کشید تا این فیلم از مرحلهٔ تولید به اکران عمومی برسد. در ابتدا به خاطر زمان طولانی فیلم خیلی تردید داشتیم، آزمایش‌های مختلفی انجام دادیم چون فکر می‌کردیم فیلم هر قدر هم جذاب باشد طولانی بودنش می‌تواند تماشاگر را خسته کند. هنگام فیلم‌برداری می‌دانستیم فیلم طولانی خواهد شد ولی تصور می‌کردیم در حدود دو ساعت‌ونیم جمع خواهد شد، بعد که دیدم موفق نمی‌شوم کوتاهش کنم نگران شدم.

یعنی هنگام تولید زمانبندی نکرده بودی؟

چرا ولی دست خودم را باز گذاشته بودم که بر خلاف فیلم اولم این بار چیزی از فیلم‌نامه را از دست ندهم. در جریان فیلم اولم اتفاق‌هایی افتاد که بخشی از فیلم‌نامه هنگام فیلم‌برداری حذف شد.

یادم هست زمان تولید فیلم اولت دوست مشترکی فیلم‌نامهٔ آن را به من داد و گفت بخوان و نظرت را بگو. واقعاً یکی از بهترین فیلم‌نامه‌هایی بود که طی آن سال‌ها خوانده بودم اما متأسفانه فیلم در حد فیلم‌نامه‌اش نبود و مشکلات تولید باعث افت کیفیت اجرایش شد. تو نویسندهٔ خیلی خوبی هستی. به‌جز فیلم‌نامهٔ دو فیلم خودت فیلم‌نامه‌‌های عنکبوت و لتیان را هم نوشته‌ای که فیلم‌نامه‌های خوبی هستند و من خیلی بابت ناکامی لتیان (علی تیموری) افسوس می‌خورم.

واقعاً نفهمیدم چه شد و چرا آن واکنش‌ها وجود آمد. با این‌که منتقدان واکنش منفی نسبت به فیلم نداشتند، واکنش‌های خیلی منفی در فضای مجازی و کامنت‌ها شکل گرفت. حتی یادم هست شما نقد مثبتی برای فیلم نوشته بودید. واقعاً این همه مخالفت با یک فیلم خیلی عجیب بود.

عجیبتر اینکه فیلم اولین کارگردانی علی تیموری بود که تا قبل از آن دستیار بود و کارنامهٔ حساسیتبرانگیزی هم نداشت که این قدر واکنش منفی به وجود بیاورد. بعد از آن فیلم هم دیگری خبری از او نیست.

به هر حال الان در سینمای ما فضا به گونه‌ای‌ست که سرمایه‌ها به سمت فیلم‌های اجتماعی نمی‌آید. البته اگر لتیان فیلم موفقی می‌شد تیموری شاید تا الان فیلم دومش را هم ساخته بود.

می‌خواهم بحث در مورد فیلم‌نامهٔ پیرپسر شروع کنم؛ اما پیش از آن سؤالی دارم که به تعبیری غیرسینمایی است: به عنوان پسر رضا براهنی برخوردی با کسانی که موقعیتی شبیه موقعیت خودت دارند داشته‌ای؟ کسانی که فرزندان آدم‌های معتبر و مشهور فرهنگی هستند و حتی ممکن است از اعتبار و امتیاز و رانت پدر و مادر استفاده کنند یا نکنند ولی در مواردی رنج می‌برند از این‌که زیر سایهٔ اعتبار آن‌ها هستند. آیا خودت هم این دوران را گذرانده‌ای و چنین احساسی داشته‌ای؟

بله به‌شدت. اصلاً با این احساس زندگی می‌کنم.

هنوز هم؟

بله. به‌خصوص که این احساس تشدید هم شده است. با مرگ پدر در فروردین 1401 مخالفان سیاسی او شروع کردند به پرخاش و فحاشی، همه به خاطر مسائل مربوط به انقلاب 1357 و همراهی او با انقلاب. این مسائل دامن خانوادهٔ ما را هم گرفت. همیشه کسانی هستند که به خاطر افکار و نگرش پدرم به من فحش می‌دهند. حتی موضوع رانت هم هست و مثلاً می‌گویند پدرش فلانی بوده و به ‌خاطر او وارد سینما شده است. در این سال‌ها به خاطر این مسائل وحشتناک آزارم داده‌اند.

QR Code

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *