۱. عباس کیارستمی پس از ساخت چند فیلم کوتاه و تجربی و طراحی پوستر و ساخت تیتراژ فیلمهای مهمی چون قیصر و رضا موتوری (هر دو ساخته مسعود کیمیایی)، در سال ۱۳۵۶ فیلم گزارش را ساخت که کاملاً برخلاف جریان رایج سینمایی آن روزگار قرار داشت و فیلمی روانشناختی محسوب میشد که قصد داشت مشکلات ریز و درشت زوجی جوان را به تصویر بکشد. زوجی مدرن که با داشتن یک کودک خردسال، رابطهشان به بنبست رسیده و توانایی درک و تحمل همدیگر را از دست دادهاند و از سوی دیگر مرد خانواده در تهیه مخارج زندگی کم آورده و متعاقب آن در محل کار خود با مشکلاتی روبهروست که در نهایت به اخراجش منتهی میشود. فیلم ساختاری واقعگرایانه دارد و بازی بازیگرانش، کورش افشارپناه و شهره آغداشلو از نکات برجسته فیلم محسوب میشود. واقعگرایی خاص و روابط ملموس فیلم باعث شده تصویری ناتوان از طبقه متوسط و مدرن جامعه آن روزگار ارائه شود. طبقهای که در حل مشکلات ریز و درشت خانوادگی خود عاجز مانده و قرار است پیشبرنده اتفاقات مهم جامعه باشد.
۲. خانه دوست کجاست؟ از تولیدات کانون پرورش فکری کودک و نوجوان ایران، یکی از مهمترین فیلمهای دهه ۱۳۶۰ بود که بعدها به عنوان الگویی برای تولید یک سری فیلمهای بهاصطلاح کانونی در آمد و برخی کارگردانان سینمای بدنه، سیاستگذاران سینمای ایران را متهم به حمایت از گونه خاصی از فیلمسازی و گلخانهای شدن سینمای ایران کردند که خانه دوست کجاست؟ یکی از اولین مصداقهای آن بود. این فیلم با بودجه اندک در شمال ایران ساخته شد که عنوانش از شعر معروف سهراب سپهری برگرفته شده و داستان یک دانشآموز روستایی دوره ابتدایی را روایت میکرد که بهاشتباه دفتر مشق همکلاسی خود را به خانه آورده و حالا باید برای پس دادنش به روستای مجاور برود. فیلم پر است از قابهای رنگارنگ نقاشیگونه و سماجت صادقانه پسرکی که انگار کلمه «نمیشود» برایش معنی ندارد و روستا به روستا و کوچه به کوچه دنبال همکلاسیاش به راه میافتد. موفقیت جهانی این فیلم، نخستین گامهای حضور سینمای بعد از انقلاب ایران را خارج از کشور رقم زد و مقدمهای شد برای حضور فیلمهای بعدی در جشنوارههای معتبر جهانی. فیلم برنده جایزه سینمای هنر و تجربه از دومین جشنواره برخوردهای سینمایی کن، جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم رم و جوایز ریز و درشت دیگر شد و جهانیان کنجکاو سینمای کیارستمی شدند.
۳. سه سال بعد کیارستمی کلوزآپ را بر اساس اتفاق واقعی ساخت. فردی به نام حسین سبزیان که شباهتی اندک به محسن مخملباف (فیلمساز جنجالی و محبوب آن سالها) داشته، از علاقه یک خانواده به مخملباف سوءاستفاده کرده و خود را به جای او جا زده بود که با افشا شدنش در روزنامه اطلاعات و دستگیریاش، کیارستمی تصمیم به بازسازی قصه گرفت و در این راه حتی از تکرار جلسه دادگاه با همان قاضی، منشی و بقیه هم صرف نظر نکرد و فیلم درخشانی خلق شد که بهزعم خیلیها فیلمی کاملاً مستند بوده و کمتر کسی باور میکرد تمام این بازسازیها بعداً صورت پذیرفته است. فیلم حضور جهانی گستردهای داشت و موفقیتهای زیادی کسب کرد و همین حالا هم یکی از برجستهترین فیلمهای تاریخ سینما محسوب میشود.
۴. زیر درختان زیتون سومین بخش از سهگانه کوکر است که در ۱۳۷۳ ساخته شد و نشریه ایوژوارت فرانسه، این فیلم را در فهرست ۱۰۰ فیلمی که باید دیده شود قرار داد. فیلم نامزد نخل طلای جشنواره فیلم کن و برنده هوگوی نقرهای جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو و بسیاری جوایز دیگر شد. کیارستمی در این فیلم از محمدعلی کشاورز در نقش یک کارگردان استفاده کرد و یکی از معدود همکاریهایش با بازیگری حرفهای را تجربه کرد. چرا که او پیش از این فقط یک بار از شهره آغداشلو در گزارش استفاده کرده بود و بعدها یک بار هم در کپی برابر اصل از بازیگر محبوب جهانی ژولیت بینوش استفاده کرد.
۵. طعم گیلاس در ۱۳۷۶ ساخته شد و نخل طلای جشنواره کن را به دست آورد و بیش از پیش جایگاه کیارستمی را در سینمای جهان تثبیت کرد. مجله تایم در سال ۲۰۰۲ طعم گیلاس را به عنوان یکی از ده فیلم برتر تاریخ کن نامید. فیلم داستان مردی تقریباً مرفه را روایت میکند که در حومه شهر تهران با اتومبیلش دنبال کسیست که در ازای دریافت مبلغی پول، روی جنازه او خاک بریزد. کیارستمی در جواب منتقدان این فیلم گفته بود: «تفاوت و شباهت کار ما کارگردانها با روانشناسان در این است که کارگردان در سطح جامعه، معضلات را میبیند و آن را نشان میدهد ولی همانجا رها میکند و از اینجا به بعد در حیطه او نیست. این جامعه روانپزشکی است که پس از تشخیص، به درمان درد هم میپردازد.»
