جشنوارهٔ کن همان است که انتظار داشتیم؟
دوست سابقم ژرژ [که روحش شاد]، دیگر با ما نیست اما امسال کسی نقش او را در موج نو بازی کرده، گاهی روحش در کنارم ظاهر میشود و با او مشورت میکنم. اینطوری خاطرات 45سالهام با او در جشنوارهٔ کن برایم زنده شد. حالا گاه با خیال او که در کنارم نشسته صحبت میکنم. نظرش را جویا میشوم و در گزارشم بدون دوباره اشاره به نامش، نظرش را مینویسم. جایش خیلی خالیست…
از چند ماه پیش از کنفرانس مطبوعاتی جشنواره در پاریس، مثل همیشه، صحبت از فیلمهایی میشد که نامداران سینما ساختهاند و برخی از سایتهای سینمایی از دویست فیلم مهم نام بردند که باید منتظر دیدن تعدادی از آنها در جشنواره باشیم؛ از جمله ساختههای ژولیا دوکورنو، برادران داردن، جیم جارموش، وس اندرسن، ترنس مالیک، پل تامس اندرسن و بسیاری دیگر که البته تعدادی از آنها به جشنواره راه نیافتند. در عوض نامهای کمتر شناختهشده پذیرفته شدند. از سینماگران ایرانی نیز سعید روستایی، جعفر پناهی، شهرام مکری، عبدالرضا کاهانی، تورج اصلانی و سینماگرانی هم که فیلمهای زیرزمینی ساختهاند آثارشان به دفتر کن فرستاده شده بود؛ بر مبنای خبرها حدود سی فیلم. جدا از اینها، کارگردانان ایرانی که در کشورهایی مثل ترکیه، کانادا، آمریکا، فرانسه، آلمان و… فیلم ساختهاند، آثار خود را فرستاده بودند که تعدادشان قابلملاحظه بود. میتوان گفت که در مجموع جدا از دو فیلم پذیرفتهشدهٔ ایرانی، چند اثر قابلتوجه دیگری هم در بین اینها وجود داشت که امیدواریم به جشنوارههای مهم دیگر راه یابند.
امسال، به گفتهٔ تیری فرمو دبیر کل جشنواره، کمیتهٔ انتخاب 2909 فیلم بلند از 156 کشور را که 1127تای آنها فیلم اول کارگردانان بوده دیده است. از این بین 22 فیلم برای مسابقه و 20 فیلم برای بخش «نوعی نگاه» پذیرفته شدند که نیمی از فیلمهای نوعی نگاه ساختهٔ اول کارگردانان بود و این آثار به طور اتوماتیک نامزد دریافت دوربین طلایی هستند. همچنین 2700 فیلم برای بخش «سینه فونداسیون» رسیده بود که شانزده فیلم پذیرفته شد. ضمن این که برای بخش مسابقهٔ اصلی هم یازده فیلم کوتاه پذیرفته شد. این همه فیلم نوید زنده بودن و پرتحرک بودن سینما در جهان را میدهد. البته برخی از نکتهگیران میپرسند آیا همهٔ فیلمها واقعاً بهدرستی و کامل دیده شدهاند؟ این سؤال همیشگی است! در این زمینه عوامل مهمی برای خوب دیده شدن فیلمها توسط کمیتهٔ انتخاب و در رأس آن دبیرکل جشنواره وجود دارد که پخشکنندگان، فیلمفروشان، رابطهای مطبوعاتی، و مشاوران دور و نزدیک جشنواره نقشهایی دارند اما این تضمین صد درصدی برای پذیرفته شدن یک فیلم در جشنواره نیست. کما این که بارها کمپانیهای مهمی به من گفتهاند که هر سال چند فیلم به کن پیشنهاد میکنند اما همهٔ آنها پذیرفته نمیشوند.
در پاسخ به این که آیا امسال جشنوارهٔ کن کاملاً انتظار ما را بر آورده کرده یا نه، گاهی یواشکی با ژرژ حرف میزنم. کجایی ژرژ عزیز؟ در 45 سالی که جشنواره را از نزدیک دنبال میکنم و در مواردی سالهای درخشانی بوده، و میتوان گفت امسال جشنوارهٔ هفتادوهشتم نمرهٔ قبولی میگیرد.
چند فیلمی که واقعاً شایستهٔ نخل طلا بودند
نخل طلای محبوب من به طور مشترک به صراط (الیور لاکس) از اسپانیا، ارزش احساسات (یواکیم تریر) از دانمارک و صدای سقوط (ماشا شیلینسکی) از آلمان میرسد. اما از آنجا که در قوانین جشنواره از 26 سال پیش تا کنون توسط ژیل ژاکوب تغییراتی داده شده، نخل طلا به طور مشترک داده نمیشود و برندهٔ نخل طلا هم نمیتواند جایزهٔ دیگری بگیرد. بنابراین من نخل طلایم را به صراط میدهم.
جدا از این سه فیلم، از دیگر فیلمهای بسیار خوب باید حتما از مأمور مخفی (کلبر مندونسا فیلیو) از برزیل، مادران جوان (برادران داردن) از بلژیک، موج نو (ریچارد لینکلیتر) از آمریکا، و در ادامه اینها رستاخیز (بی گان) از چین و یک تصادف ساده (جعفر پناهی) نام برد. در درجهٔ بعد میتوان از دو دادستان (سرگئی لوزنیتسا) از کارگردان اوکراینی محصول پنج کشور اروپایی، پروندهٔ 137 (دومینیک مول) از فرانسه، ادینگتن (آری آستر) از آمریکا، عقل کل (کلی رایکارد) محصول آمریکا و انگلستان، و زن و بچه (سعید روستایی) نام برد. از این ها که بگذریم آثاری چون رنوار (هایاکاوا شیه) از ژاپن، طرح فنیقیها (وس اندرسن)، بیرون (ماریو مارتونه) از ایتالیا، آلفا (ژولیا دوکورنو) از فرانسه، و عقابهای جمهوری (طارق صالح) از سوئد فیلمهای ردهٔ آخر جدول خواهند بود.
ویدئوها از کانال یوتیوب جشنواره کن