Search

عدم توازن زندگی

نگاهی به فیلم «۱۰۰۱ فریم»

یکی از دو فیلم ایرانی حاضر در جشنواره برلین امسال ۱۰۰۱ فریم بود که برای اولین بار در بخش پانورامای جشنواره نمایش داده شد. مهرنوش عالیا [علی‌آقایی] کارگردان فیلم، در دانشگاه‌های برکلی و کلمبیا سینما خوانده و این اولین فیلم بلندش است. مضمون اصلی فیلمش نابرابری قدرت و سوءاستفاده‌های برآمده از آن است، و البته به گفته خودش در جلسه‌های پرسش و پاسخ پس از هر نمایش فیلم، اشاره به جنبش #MeToo هم بخشی از داستان فیلم است. پیش از نمایش فیلم در برلین، عکسی خاص یا حتی تیزر از فیلم منتشر نشده بود که بتوان داستان آن را حدس زد. دست‌کم فقط تعدادی از ایرانی‌ها در جریان بودند که این فیلم در ایران و با بازیگران ایرانی ساخته شده است. خلاصه داستان موجود در فضای مجازی هم این بود که «بازیگران زن در استودیوی کارگردان معروفی برای نقش شهرزاد در هزارویک شب تست بازیگری می‌دهند. اما آن‌ها به‌تدریج می‌فهمند که کارگردان چیزی بیش از انتخاب نقش اصلی در ذهن دارد». محمد عاقبتی نقش کارگردان مرد را بازی می‌کند، که در طول فیلم چهره‌اش نشان داده نمی‌شود و فقط صدایش از پشت دوربین می‌آید. عاقبتی در دانشگاه تهران کارگردانی تئاتر خوانده، و در این فیلم مسئولیت انتخاب بازیگران را نیز بر عهده داشته است.

عالیا درباره ایده ساخت ۱۰۰۱ فریم، که به گفته خودش از گردآوری داستان‌های واقعی بی‌شماری که شاهدش بوده، می‌گوید: «وقتی در ایران دبیرستانی بودم، دوستی داشتم که خیلی دلش می‌خواست بازیگر بشود. بسیار بااستعداد بود و هر کاری کرد و اتفاقات زیادی برایش افتاد، مانند آن‌چه در فیلم دیدید، تا به هدفش برسد. اما در این راه ناموفق بود و باعث شد دست از رؤیاهایش بکشد، افسرده بشود و مسیری کاملاً متفاوت را در زندگی‌اش پیش بگیرد. مشاهده کسی که آرزویش را کنار می‌گذارد، بخشی از ایده در ذهنم بود. بعد از مهاجرتم به آمریکا متوجه شدم که اصطلاح آشنایی به نام کاناپه بازیگری (Casting Couch) [در مورد رابطه علاقه‌مندان به بازیگری و عوامل اصلی سازنده فیلم‌ها] وجود دارد، حتی در آمریکا. و زمانی که دانشجوی سینما بودم، در اتاق‌های تست بازیگری زیادی برای فیلم‌های دانشجویی بدون دستمزد حضور داشتم. درخواست‌های زیادی هم دریافت می‌کردیم. برایم ناراحت‌کننده بود که بازیگران زن بااستعداد و زیبایی را ببینم که حاضر بودند بدون دستمزد و با رقابت شدید حتماً در پروژه حضور داشته باشند. سلطه و نابرابری در آن شرایط وجود داشت و به‌وضوح دیده می‌شد. در ایران هم این نابرابری دیده می‌شد، به‌خصوص و بیشتر برای زنان… با مجموع این موضوع‌ها، فیلم کوتاهی ساختم و بعد از آن هم جنبش #MeToo اتفاق افتاد و همه جا را گرفت. داستان‌های زیادی از دوستانم شنیدم و منتشر شد، و آن زمان به این فکر افتادم فیلم بلندی درباره این موضوع بسازم… اما به نظرم ۱۰۰۱ فریم در مورد موضوع گسترده‌تر عدم توازن قدرت است. برای من بازی قدرت و در دنبال آن تنازع قدرت بین کارگردان و بازیگران آسیب‌پذیر، مهم‌ترین بخش فیلم است. جنبش #MeToo بخشی از داستان فیلم است. اما موضوع اصلی، سوءاستفاده از قدرت است؛ چیزی که روزبه‌روز در جهان در همه امور بیشتر و بدتر می‌شود. مسأله قدرت و سوءاستفاده از آن به قدری در جامعه امروز مهم است که خواستم دوباره آن را بازنگری کنم… داستان این فیلم محدود به ایران نیست، و به نظرم همچنان این یک داستان جهانی است.»

طرح و نمایش آن‌‌چه در مورد داستان و ذهنیات کارگردان گفته شد، با رعایت ملاحظات تصویری در فیلم اتفاق افتاده است. عالیا که فیلم‌نامه را نوشته و تدوین فیلم را هم انجام داده، در خلق و ایجاد فضای مورد نظر، برای القای همان حس سلطه، نابرابری و در نهایت درماندگی زنان در مقابل کارگردان مرد داستان، موفق عمل کرده و تماشاگر را تا پایان داستانک‌های نامعلوم شخصیت‌های فیلم همراه می‌کند. شاید در سالن نمایش فیلم، تماشاگری خود را در قالب یکی از شخصیت‌های فیلم می‌بیند و دوست دارد داستان آن شخصیت را دنبال کند.

QR Code

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *