Search

نوای فاخر فرهاد

نگاهی به پنج موسیقی متن برگزیده از فرهاد فخرالدینی به بهانه زادروزش

۱. فرهاد فخرالدینی متولد سال ۱۳۱۶، تبریز در یک خانواده‌ای فرهنگی است. پدرش محمدعلی متخلص به «محزون» از شعرای آذربایجان بوده که نزد مردم زادگاهش احترام خاصی داشته است. برادر بزرگش فخرالدین عکاس نامدار پرتره است و برادر کوچک‌ترش فاروق ضمن اشتغال به عکاسی، از ورزشکاران به‌نام بوده و سال‌ها مربیگری تیم ملی والیبال ایران را بر عهده داشته است. او که تخصص اصلی‌اش در موسیقی، سرپرستی و رهبری ارکستر بود در کنارش موسیقی متن بیش از پانزده فیلم و سریال را ساخت که اکثراً با استقبال علاقه‌مندان روبه‌رو شده‌اند و در سال‌های ۱۳۶۵ و ۶۶ برای ساخت موسیقی متن فیلم‌های گزارش یک قتل و پرستار شب جایزه بهترین موسیقی متن را از جشنواره فیلم فجر به دست آورد. ولی عمده شهرتش در زمینه موسیقی فیلم و سریال، برمی‌گردد به ساخت موسیقی متن سریال تلویزیونی امام علی‌ به کارگردانی داود میرباقری که این روزها نسخه اصلاح‌شده‌اش از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی پخش می‌شود. او برای ساخت موسیقی تیتراژ ابتدایی این سریال از سروده عبدالقادر مراغه‌ای کمک گرفته بود. موسیقی متن این سریال، در بخش‌های مختلف، از چنان تنوعی برخوردار است که در انتقال مفاهیم سکانس‌های مختلف بیشترین نقش را دارد. به عنوان مثال، وجه حماسی شروع سریال و تیتراژ ابتدایی چنان میخ خود را محکم در دیوار ذهن مخاطب می‌کوبد که از مهم‌ترین عوامل توفیق اولیه سریال می‌توان از همین تیتراژ منحصربه‌فرد نام برد. یا موسیقی بسیار حزن‌انگیز در شب قبل از جنگ جمل و تنهایی اسما (زن ابوبکر صدیق) که باید با چشمانی اشکبار صحنه جنگ روز بعد برادری با خواهرش را مجسم کند و یا غم و اندوه جاری بر مسجد کوفه قبل از ضربت.

 ۲. سریال سربداران (محمدعلی نجفی) در اولین سال‌های پس از انقلاب ساخته شد، در حالی که سینما، تلویزیون و موسیقی هنوز تکلیف روشنی نداشتند. این سریال که بر مبنای قیام سربداران خراسان به رهبری شیخ حسن جوری علیه استیلای مغول بر ایران ساخته شد، قصد آشتی دادن انقلابیون مذهبی با مقوله هنر را داشت و در این میان وظیفه موسیقی متن سریال، برای انتقال مفاهیم عدالت‌خواهانه و ایجاد شور، هیجان و ترویج روحیه انقلابی‌گری بسیار حائز اهمیت بود که فخرالدینی توانست به‌خوبی از عهده آن برآید و اثری ماندگار خلق کند. او برای تیتراژ ابتدایی آوایی طراحی کرده بود که گروه کر با لب‌های بسته اجرا می‌کردند و با معرفی چهره شخصیت‌های داستان که تبدیل به سنگواره می‌شدند، سعی در القای فضای بسته و خفقان‌آور آن دوران داشت.

۳. سریال روزی روزگاری که در اوایل دهه ۱۳۷۰ توسط امرالله احمدجو ساخته شد هم از آن مجموعه‌هایی بود که پیش‌تر از داستان و آدم‌هایش با موسیقی ابتدایش معروف شد. قطعه‌ای که بر اساس ملودی قدیمی آذربایجانی ساخته شده و روی تصاویر اسبی سفید که بی‌سوار در دشت می‌تازد شنیده می‌شد. شناخت عمیق فخرالدینی از موسیقی آذربایجان باعث شده بود تا او با ساخت قطعات متنوع موسیقیِ الهام‌ گرفته از میراث سرزمین مادری‌اش بتواند فضای خاص سریال و آدم‌هایش را باورپذیرتر کند که یکی از بزرگ‌ترین عوامل ماندگاری این سریال است. یک ملودی تکرار شونده در بخش مختلف سریال که با سازهای مختلف اجرا می‌شد و بنا به اقتضای حال‌وهوای آن صحنه تأثیرگذاری متفاوتی از خود بر جای می‌گذاشت.

۴. سریال کیف انگلیسی را ضیاءالدین دری در سال ۱۳۷۹ برای شبکه اول سیما ساخت که داستانش در تهران دهه‌های ۱۳۳۰ و ۴۰ سپری می‌شد و به بررسی شرایط سیاسی/ اجتماعی آن برهه و نقش پدرخوانده‌ها و صاحبان قدرت و رسانه در ساختار سیاسی آن زمان می‌پرداخت که البته پس‌زمینه عاشقانه‌ای هم برای تلطیف داستان زمخت سیاسی در نظر گرفته شده بود و همین امر هم دست فخرالدینی را برای خلق موسیقی‌های متنوع و جذاب به‌خصوص برای صحنه‌های پرکشش عاشقانه باز می‌گذاشت. آلبوم موسیقی متن این سریال در زمان خود یکی از پرطرفدارترین آلبوم‌های موسیقی فیلم محسوب می‌شد که بیشتر، ریشه در تم‌ها و آهنگ‌های محبوب دهه‌های سی و چهل ایران داشت و البته تصنیف فراموش‌نشدنی «گشته خزان نوبهار من».

 ۵. داستان فیلم آدم برفی (داود میرباقری) در استانبول اتفاق می‌افتاد و شناخت کامل فخرالدینی از موسیقی ترکیه و فضاهای داستان و روابط و روحیه ایرانیان ساکن در آن‌جا باعث شده بود او در انتقال روحیات شخصیت‌ها، به‌خصوص نوعی غربت که در وجود تک‌تک آدم‌های فیلم رسوب کرده بود موفق باشد و دقت در جزییات آدم‌ها و محیط، منجر به خلق صحنه‌های تأثیرگذاری در فیلم شود که سهم موسیقی فخرالدینی در این میان غیرقابل چشم‌پوشی‌ست.

QR Code

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *