ژانر وحشت (يا آنطور که سينهفيلهای قهار با اصرار ميگويند: هارر!) از آن گونههای سينمايیست که در هر دورهای از تاريخ سينما ردی از آن را، گاه پررنگ و گاه کمرمق، میتوان يافت. برخلاف برخی از ژانرها که دورههای افول طولانی داشتهاند (مثل وسترن يا موزيکال)، ژانر وحشت هيچگاه مدتی دراز از سکه نيفتاده، اما شايد چند سالی باشد که ژانر وحشت، رونق هميشگی را ندارد. تماشاگران تخصصی ژانر از تکراری شدن حربهها و قصههای فيلموحشتسازانِ روز گلايه میکنند و حسرت روزگاران طلايی ژانر در دهههای گذشته را میخورند؛ مثل سالهای جادويی دهه 1930 که اگر نگوييم درخشانترين دوران اين ژانر بوده ولی حتماً مهمترين زمان شکلگيرس قواعد و اصول و شمايلنگاری آن به حساب میآيد. در اين پرونده کوچک که شامل مقالهای در مرور گوشهکنار ژانر، تکنگاریهايی بر چند فيلم مهم، مدخلهایی درباره چند چهره شاخص آن دوران و فيلمشناختی تقريباً کامل از فيلمترسناک دهه 1930 است، تلاش میکنيم تا با بازگشتی به آن روزگار به ياد بياوريم درخشش تابناک و هولانگيز شبهای وحشت دهه سی را، آن هنگام که اولبار دلها از ديدن صورت رنگپريده بلا لوگوسی خالی شد، يا وقتی بوريس کارلُف برای نخستين بار با چکمههای سنگينِ مخلوق فرانکنستاين قدم برداشت.