رمان صد سال تنهایی نوشتهٔ گابریل گارسیا مارکز یکی از جذابترین و بحثانگیزترین متون ادبی جهان است. رمانی پر از حادثه، رمز و راز، شخصیتهای غریب و پیچیدگی روایت. شاید کمتر رمان مدرنی در تاریخ ادبیات جهان به اندازهٔ صد سال تنهایی، واکنشهای صفر و صدی ایجاد کرده باشد. گروهی شیفتهٔ این اثرند و عدهای نتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند. برخی هم با خواندن چند صفحه از کتاب، رها کردند. در طول دهههایی که از انتشار رمان میگذرد، علاقهمندان سینما در انتظار اقتباسی تصویری از آن بودهاند، اما پیچیدگیهای متن و فضای رازآمیز آن، جسارت فیلمنامهنویسان و کارگردانها را به چالش میکشید و کسی خود را توانای این هماوردی نمی دید؛ هرچند که خود مارکز هم رضایت به اقتباس سینمایی از رمانش نداده بود. حالا که چند دهه از انتشار داستان و ده سال از مرگ خالق اثر میگذرد، نتفلیکس شهامت آن را یافته تا سریالی با اقتباس از صد سال تنهایی تولید کند؛ سریالی که مانند رمان، واکنشهایی متناقض برانگیخته است. با انتظارهای اولیه از این رویداد مهیج، پیشبینی میشد منتقدان بیشتری مشتاق نوشتن دربارهاش باشند، اما سریال با این که دوستدارانی هم دارد، برخی از منتظران را سرخورده کرد. با این حال به دلیل اهمیت و اعتبار منبع اقتباس، باید توجهی بیش از یک سریال معمولی به آن نشان میدادیم. این پرونده جمعوجور میکوشد به بررسی سریال، دشواریهای اقتباس از رمان و این واکنشهای متفاوت بپردازد.
ویدئو از کانال آپارات «Sa.Mehran»