– پدر دیوید لینچ اصالتی اسکاتلندی-ایرلندی داشت. مادرش نیز از نژادی نیمهفنلاندی و نیمهآلمانی بود. نسب ایرلندی او به گالوی و نسب فنلاندیاش به رولو، یکی از پادشاهان وایکینگ، بازمیگردد.
– او زمانی که در حال انتخاب بازیگر برای مخمل آبی (1986) بود، به واسطهٔ یک دوست مشترک در رستورانی با ایزابلا روسلینی آشنا شد. زیبایی آرام و اروپایی او لینچ را تحت تأثیر قرار داد و به او گفت: «تو میتوانی دختر اینگرید برگمن باشی.» دوستش به او گفت: «احمق! او واقعاً دختر اینگرید برگمن است!» لینچ از سال 1986 تا 1990 با این بازیگر ایتالیایی نامزد بود.
– علاوه بر حذف بخشهای فصلی در نسخههای دیویدی تأییدشده از فیلمهایش، دیوید لینچ هرگز تفسیر صوتی برای هیچیک از آثار خود ضبط نکرده است. او باور داشت که فیلمها باید خودشان سخن بگویند.
– پس از آن که جرج لوکاس کلهپاککن (1977) را دید، به لینچ پیشنهاد داد کارگردانی جنگ ستارگان: قسمت ششم – بازگشت جدای (1983) را بر عهده بگیرد. اما لینچ این پیشنهاد را رد کرد چون احساس میکرد این فیلم بیشتر به دیدگاه لوکاس تعلق دارد تا خودش.
– شخصیت گوردن کول در سریال تویین پیکس (1990) با الهام از خودش نوشته شد؛ یک رییس پلیس افبیآی که صدای بلندی دارد و نقش او را هم خود لینچ بازی کرد.
– نسخههای دیویدی تأییدشده از فیلمهای او فاقد تقسیمبندی فصلها هستند چون باور داشت که فیلمها باید از ابتدا تا انتها به صورت پیوسته دیده شوند.
– بازی شریل لی در نقش لورا پالمر مرده در قسمت آزمایشی سریال تویین پیکس چنان لینچ را تحت تأثیر قرار داد که شخصیت مدی فرگوسن را برای او نوشت تا بتواند دوباره در سریال ظاهر شود.
– لینچ که یک قهوهنوش حرفهای بود و خط تولید مخصوص قهوههای ارگانیک خود را داشت.
– برخی از فیلمهای مورد علاقهٔ او عبارتند از: هشتونیم (1963)، جاده (1954)، سانست بولوار (1950)، آپارتمان (1960)، لولیتا (1962)، پرسونا (1966)، ساعت گرگ (1968)، تعطیلات آقای اولو (1953)، عمویم (1958)، پنجرهٔ عقبی (1954)، سرگیجه (1958)، گلن یا گلندا (1953)، استروژک (1977) و جادوگر شهر اُز (1939).
– در سال 2018، واژهٔ «لینچیایی» به فرهنگ لغت آکسفورد اضافه شد و به عنوان «ویژگی یا یادآور آثار دیوید لینچ» تعریف شد. این تعریف به استفادهٔ لینچ از عناصر سوررئال یا ترسناک در کنار محیطهای روزمره و تصاویر تأثیرگذار برای ایجاد حس رمزآمیز یا تهدید اشاره دارد.
– لینچ از معدود کارگردانانی است که فیلمهایی در تمامی پنج ردهبندی مدرن MPAA ساخته است: G (داستان مستقیم)، PG (مرد فیلنما)، PG-13 (دون)، R (مخمل آبی، تویین پیکس: آتش با من قدم بزن، بزرگراه گمشده، جادهٔ مالهالند و امپراتوری درون) و NC-17 (قلب وحشی). اولین فیلمش، کلهپاککن، بدون هیچگونه ردهبندی منتشر شد.
– او کمیک استریپی به نام عصبانیترین سگ دنیا را نوشت و طراحی کرد که در دههٔ 1980 در روزنامهٔ «لسآنجلس ریدر» منتشر میشد.
– پس از شکست مالی تلماسه/ دون (1984)، لینچ و دینو دلارنتیس تقریباً از یکدیگر جدا شدند. اما لینچ فیلمنامهٔ مخمل آبی را که مدتی روی آن کار کرده بود به دلارنتیس نشان داد و این دو استعدادهای خود را برای ساخت این اثر کلاسیک 1986 ترکیب کردند.
– لینچ تلماسه/ دون را دوست نداشت و آن را تنها شکست واقعی دوران حرفهای خود میدانست. او همیشه از صحبت دربارهٔ جزییات تولید این فیلم خودداری میکرد و پیشنهادهای بسیار برای ساخت نسخهٔ ویژهٔ دیویدی آن را رد کرده بود. لینچ معتقد بود که بازگشت به این فیلم تجربهای بسیار دردناک خواهد بود.
ویدئو از کانال آپارات «Sa.Mehran»
ویدئو از کانال آپارات «آنونس»
ویدئو از کانال آپارات «دنیای فیلم»