Search

برای… سینمای سالم و مستقل

جشنوارهٔ مستند سینماحقیقت که هجدهمین دوره‌اش چند روز پیش برگزار شد، جلوه‌ای از سینمای ایران را برای چندمین سال متوالی نشان داد که با توجه به فضای اکران فیلم بلند، چهره‌ای غریبه و عجیب به نظر می‌رسد، بس که این چهره متفاوت با سینمای اکران است، بس که ناظر کنجکاو را حیران می‌کند از این دوگانگی و حتی چندگانگی. ماه پیش از آن هم چهل‌ویکمین جشنوارهٔ فیلم کوتاه تهران چنین جلوه و حکایتی داشت. این همه استعداد، این همه فیلم‌های خوب، نوآورانه، جسورانه، حرفه‌ای. این همه تماشاگر مشتاق و جویندهٔ جوان. در روزهای برگزاری این جشنواره‌ها حضور جمعیت علاقه‌مند در سینماهای نمایش‌دهندهٔ فیلم‌ها، هم شوق‌انگیز است و هم تعجب‌آور. در جشنوارهٔ سینمای مستند، برای برخی از فیلم‌ها، تماشاگرانی صندلی برای نشستن ندارند و ایستاده فیلم‌ها را تماشا می‌کنند. تا چند سال پیش که حضور در این دو جشنواره رایگان و بدون فروش بلیت بود، می‌گفتیم همین امر باعث چنین استقبالی است، اما در سال‌های اخیر که برای بخشی از ظرفیت سینماها بلیت‌فروشی هم می‌شود، این استقبال نه‌تنها کم نشده، بلکه بیشتر هم شده است. به‌خصوص در مورد فیلم مستند که به طور سنتی تماشاگر کم‌تری نسبت به سینمای داستانی دارد، این همه علاقه عبرت‌آموز و شوق‌انگیز است. این‌ها نشانه‌های ظرفیت‌های موجود فرهنگی در کشور ماست. گزارش‌ها و تحلیل‌های شمارهٔ گذشتهٔ «فیلم امروز» پیرامون جشنوارهٔ فیلم کوتاه و تحسین‌هایی را که نثار برخی از این فیلم‌ها شده بود شاید خوانده باشید. در روزهای پس از پایان این جشنواره نیز جلسات و نشست‌های متعددی توسط افراد و مؤسسات فرهنگی برای نمایش فیلم‌های کوتاه و نقد و بررسی آن‌ها برگزار شد که شاهد استقبال قابل توجه از برخی از این نمایش‌ها و نشست‌ها بودیم؛ رونق و شوقی که نشان از تشنگی علاقه‌مندان، به‌خصوص جوانان به این فیلم‌ها دارد.

مشاهدهٔ چنین وضعی پرسش‌های بسیار در ذهن‌های کنجکاو ایجاد می‌کند. سینمای مستند که به طور کلی مسیر جداگانه‌ای دارد و جدا از مستندهای سفارشی که در حاشیهٔ بستر اصلی این سینما همیشه جریان داشته و دارد، این سینما همواره سویه‌های حقیقت‌جویی خود را حفظ کرده است. نهادهای ناظر و آمر تلاش چندانی برای نفوذ و رخنه در آن نکرده‌اند و نمی‌کنند. شاید فعلا ضرورتی نمی‌بینند! اما تماشای فیلم‌های کوتاه داستانی پرسش آزاردهنده‌ای را برمی‌انگیزد: سازندگان این فیلم‌های دیدنی و دغدغه‌مند که تقریباً همگی دورخیز به سوی ساختن فیلم بلند حرفه‌ای برای نمایش در سینماها دارند، آیا وقتی به هدف‌شان می‌رسند که فیلم‌هایی از نوع همین فیلم‌های روی پرده بسازند یا سرنوشت متفاوتی پیدا می‌کنند؟ در دوران پیش از دیجیتال که فیلم‌های کوتاه آماتوری اغلب در قالب هشت میلی‌متری و با امکانات ابتدایی و مشقت بسیار ساخته می‌شد، فیلم‌ها شمایلی بدوی و فقیرانه داشتند. حالا به کمک تکنولوژی، این فیلم‌های کوتاه اغلب آماتوری که معمولا با سرمایه‌های شخصی و کمک‌های دوستانه و برخی به شکل تعاونی و شراکت در درآمدهای احتمالی‌شان ساخته کمی‌شوند، چنان تکنیک و استانداردهای فنی بالایی دارند که در مواردی حتی باکیفیت‌تر از فیلم‌های بلند سینمای حرفه‌ای هستند. در بسیاری از این فیلم‌ها سینماگران حرفه‌ای هم با شوق و علاقه حضور و مشارکت دارند. به این ترتیب، سازندگاه فیلم‌های کوتاه، مشق تکنیکی‌شان را در همین فیلم‌های کوتاه‌شان می‌کنند اما ورود به سینمای حرفه‌ای و هماهنگی با سازوکار اقتصادی بازار و معیارهای نظارت بر آن، متفاوت با سینمای فیلم کوتاه است. تصور این که سازندگان فیلم‌های کوتاه طنزآمیزی چون جشن هنر و رییس شمایی با ورود به سینمای حرفه‌ای احتمالا مجبور به ساختن فیلم‌هایی شبیهِ به‌اصطلاح کمدی‌های روی پرده بشوند که در بیلبردهای تبلیغاتی‌شان مردهای ریشو در حال چرخاندن باسن و تاب کمر و گردن هستند، غم‌انگیز است. و این که سازندگان فیلم‌هایی چون چمدان و تونل و روز خداحافظی و تنها کنار هم فیلم‌هایی بسازند که مورد غضب معیارهای اکران باشند، یا خانه‌نشین شوند و یا جلای وطن کنند پشت آدم را می‌لرزاند.

و اما سینمای مستند… همچنان که گفته شد، سینمای مستند به دلیل ذات و طبیعتش همواره مسیر متفاوتش را طی می‌کند، اما در هیاهوی فضای مجازی و سینمای اکران، دغدغهٔ همیشگی دست‌اندرکاران و دوستداران سینمای مستند، معرفی و عرضهٔ فیلم‌های خوب به تماشاگران بالقوه این نوع سینما، و افزایش شمار تماشاگران مستند است. اگر زمانی تلویزیون تنها امکان عرضهٔ فیلم مستند بود، حالا تنوع شیوه‌های پخش و نمایش تبدیل به شانس مستندسازان امروز شده است. رونق مستندسازی در دنیا به مدد نفوذ پلتفرم‌ها و سایت‌ها و اپلیکیشن‌ها، در قالب‌های مختلف کوتاه و بلند و حتی سریال‌هایی که گاهی به «ترند» هم تبدیل می‌شوند، یک شانس تاریخی برای مستندسازان است که پیش‌ترها از چنین امکانی بی‌بهره بودند. اکنون به هر یک از اپلیکیشن‌ها و و پلتفرم‌های فضای مجازی که مراجعه کنید، به تولیداتی برخورد می‌کنید که زیر عنوان «مستند» قابل دسته‌بندی هستند و حتی بسیاری از کاربران عادی فضای مجازی هم تبدیل به تولیدکنندگان این گونه محتوا شده‌اند.

تماشای برخی از مستندهای جشنوارهٔ سینماحقیقت این حسرت را برمی‌انگیزند که چرا این فیلم‌ها آن گونه که سزاوارشان هستند معرفی و عرضه نمی‌شوند و چرا دوستداران سینمای مستند، آن‌ها را نمی‌شناسند؟ واقعیت این است که اگر زمانی علاقه‌مندان از کمبودها رنج می‌بردند، حالا وفور تبدیل به یک مشکل شده است! در شراطی که اقیانوس فضای مجازی پر از این گونه تولیدات است، حالا دغدغهٔ اصلی برخلاف گذشته، سرمایه‌گذاری برای «تولید» و حمایت از آن نیست، بلکه بسته‌بندی و معرفی و سیاست‌های پخش و تبلیغات باید در دستور کار قرار بگیرد. قرار دادن فیلم‌های مستند در برنامهٔ گروه «هنر و تجربه» گرچه یک رویداد تاریخی و مغتنم است، اما به شکل فعلی فقط یک «امکان» و نوعی رفع تکلیف است. فیلم مستند نیاز به معرفی و تبلیغ حتی با کمک «جوّسازی» دارد. در این جوسازی همهٔ دست‌اندرکاران سینمای مستند باید دخالت و فعالیت کنند؛ چه سازندگان فیلم‌ها و چه نهادهایی که کارشان حمایت از این نوع سینما و سرمایه‌گذاری برای تولید آن است. حمایت از سینمای مستند فقط با سرمایه‌گذاری برای تولید فیلم تمام نمی‌شود. اگر سینمای اکران با سیاست‌های سیاست‌گذاران به مقصد فعلی رسیده، دغدغه‌مندان سینمای سالم و مستقل باید در حد توان و ظرفیت خودشان به تقویت این نوع سینما کمک کنند. این بحث را ادامه خواهیم داد.

QR Code

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *