۱. نیکی کریمی بازیگر وجیهالمنظر سینمای ایران که در آستانه دهه ششم عمر با همان طراوت و زیبایی دختران ۲۰ساله حضوری پرشور با سری پرسودا و نوجویانه دارد و در زمینه کارگردانی فیلم درخشانی چون آتابای را در کارنامه دارد، نخستین نقش سینماییاش را در سال ۱۳۶۸ در فیلم وسوسه (جمشید حیدری) بازی کرد. ولی فیلمی که باعث دیده شدن و ارتقاء جایگاهش به عنوان نخستین ستاره زن سینمای بعد از انقلاب شد عروس (بهروز افخمی، ۱۳۶۹) بود و بلافاصله پس از نمایش این فیلم، سیل پیشنهادات از سوی کارگردانهای مطرح سینمای ایران به سویش سرازیر شد. او ابتدا نقشی مکمل در فیلم ردپای گرگ (مسعود کیمیایی) ایفا کرد و سپس به عنوان نقش اول سارا (داریوش مهرجویی، ۱۳۷۱) انتخاب شد و نخستین نقش ماندگار خود را بازی کرد. این فیلم که از نمایشنامه «خانه عروسک» (هنریک ایبسن) الهام گرفته شده و فضایی کاملاً ایرانی و سینمایی گرفته بود، یکی از مهمترین فیلمهای کارنامه پروپیمان مهرجویی هم به حساب میآید. کریمی در نقش زن جوان فداکاری که برای نجات جان شوهرش دست به هر کاری میزند تا دستش پیش دیگران دراز نشود، حالا به دلیل سفتههایی که داده تحت فشار است و از سوی دیگر نمیخواهد شوهرش از این فداکاری بزرگ باخبر شود. کریمی به خاطر این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از یازدهمین دوره جشنواره فجر شد و فیلم در جشنوارههای خارجی مورد استقبال زیادی قرار گرفت که برنده جایزه صدف نقرهای چهلویکمین جشنواره فیلم سن سباستین اسپانیا برای نقش اول زن شد.
۲. موفقیت داخلی و خارجی سارا سبب شد که داریوش مهرجویی نقش اول فیلم بعدی خود، پری را هم به نیکی کریمی بسپارد. فیلم اقتباسی بود از رمان «فرانی و زویی» (دیوید سلینجر). پری دختری جوان و دانشجوی ادبیات است که با خواندن کتاب کوچکی درباره مراحل سیر و سلوک عارف گمنامی در قرن پنجم، دچار تحولات فکری میشود. کریمی این نقش پیچیده را هم بهخوبی ایفا کرد تا علیرغم پیشبینی برخی منتقدان که موفقیتش را صرفاً به جذابیت ظاهریاش ربط میدادند و صدایش را نامناسب برای بازیگری عنوان میکردند، جای پای خود را هم در گیشه و هم در محافل روشنفکری و سینمایی محکم کند.
۳. سال بعد ابراهیم حاتمیکیا، او را برای نقش اول بوی پیراهن یوسف انتخاب کرد و همبازی علی نصیریان شد و نقش دختری به اسم شیرین را بازی کرد که برای یافتن برادر گمشدهاش در جنگ به اسم خسرو به ایران آمده است. فیلم به بحث انتظار و بازگشت آزادگان میپردازد و از همان اسامی شخصیتها هم میشود پی برد که به غیر از وجه ظاهری، وجهی نمادین هم دارد. کریمی در این فیلم با شکستن قالبهای پیشین، به تجربههای جدید در زمینه بازیگری دست زد و با عینک گردی که بر چهره داشت بیش از پیش معصومانه جلوه میکرد. فیلم در جشنواره آن سال، چندان تحویل گرفته نشد، ولی گذشت سالیان نشان داد که ارزشهایی داشته است.
۴. در سال ۱۳۷۷ نیکی کریمی بهترین بازی عمرش را در فیلم ضدمرد دو زن (تهمینه میلانی) به نمایش گذاشت. فیلم فارغ از نگاه بهشدت فمینیستیاش با بازی درخشان کریمی همراه بود که سیر تدریجی نابودی یک زن، از دوران دانشجویی و شور جوانانه تا ازدواج و بچهدار شدن و اسیر شدن در دست مردی بددل و سپس مرگ شوهر را بهخوبی ایفا کرد. او برای این نقش تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول جشن «خانه سینما» و دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن را از جشنواره فجر به دست آورد.
۵. دیوانهای از قفس پرید (احمدرضا معتمدی، ۱۳۸۱) داستان سرراستی نداشت، ولی حضور همزمان عزتالله انتظامی، علی نصیریان و پرویز پرستویی در کنار نیکی کریمی، کنجکاوی هر علاقهمند به سینمای ایران را برمیانگیخت. فیلم آشکارا زن را نمادی از وطن فرض کرده که گروههای مختلف فکری و سیاسی بر سر تصاحبش با هم در رقابت هستند و میخواهند او را از چنگ شوهری که جانباز جنگ است و حالا در آسایشگاه بستری شده درآورند. کریمی در ادای دیالوگهای مطنطن و گاهی فلسفیِ معتمدی موفق عمل کرده بود و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را از جشنواره فجر کسب کرد.
یک پاسخ
پس فیلم عروس بهروز افخمی کجای این لیست بود؟