۱. گوزنها هفتمین تجربهٔ فیلمسازی کیمیایی است که به نوعی کاملترین آنها محسوب میشود و فیلمی کاملاً مینیمالیستی و با قصههای فرعی زیاد و نگاهی پیشگویانه به اتفاقات آن روزهای جامعه است. این فیلم در رأیگیری منتقدان ماهنامهٔ «فیلم» در سالهای ۱۳۸۸ و ۹۸ به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران انتخاب شد و بازی بهروز وثوقی در نقش «سید» هنوز هم به عنوان ارجاعی قابل پذیرش برای ایفای نقش معتاد در سینمای ایران است که به خاطرش جایزهٔ بهترین بازیگر مرد را در سومین جشنوارهٔ جهانی فیلم تهران در ۱۳۵۳ کسب کرد. خانهٔ بزرگی که اتاقهایش به خانوادههای فقیر و بیپولی اجاره داده شده و هر کدام در بدترین وضعیت ممکن اقتصادی قرار دارند و برای تلمین اجاره عاجز ماندهاند، به عنوان سمبلی از وضعیت اقشار مختلف جامعه در آن برههٔ کشور در نظر گرفته شده و کیمیایی چنان دقیق شخصیتها را خلق کرده و بر اساسشان دیالوگ نوشته که امروز بعد از گذشت نزدیک نیم قرن به هیچ عنوان رنگ کهنگی نگرفته و کاملاً به روز است.
۲. قیصر دومین فیلم مسعود کیمیایی در حالی درخشید و در پدید آوردن موجی جدید در سینمای ایران نقشآفرین شد که فیلم نخست کارگردان (بیگانه بیا) ناموفق بود و حتی خود این فیلم در اکران نخست بهشدت شکست خورد و در اکران دوم بود که دیده شد و رفتهرفته به فرهنگ عامه راه پیدا کرد و حتی داستانش به ژانر «انتقام شخصی» تبدیل شد. اتفاقی که تا آن زمان در سینمای ایران کمتر رخ داده بود، ولی کیمیایی با استفاده از فرمولهای آشنای فیلمفارسی، فیلمی غیرعادی ساخت که مخاطب را جذب کرد و هم به منتقدان نوید به وجود آمدن نوع دیگری از سینما در کشور را داد. او برای این فیلم برندهٔ جایزهٔ بهترین کارگردانی و بهترین فیلم جشنوارهٔ سینمایی سپاس تهران در ۱۳۴۸ شد.
۳. بعد از موفقیت قیصر و پس از آن رضا موتوری، کیمیایی دست به بلندپروازی زد و داستان معروف «داش آکل» از کتاب «سه قطره خون» (صادق هدایت، ۱۳۱۱) را دستمایهٔ فیلم جدیدش قرارداد. بهروز وثوقی قهرمان فیلمهای آن زمان کیمیایی در قامت داش آکل چنان درخشید که مخاطب بهسختی یادش میآمد این همان قیصر است یا رضا موتوری! او با رفقای همیشگیاش (از جمله اسفندیار منفردزاده در ساخت موسیقی متن فیلم) از داستان هدایت، فیلمی آبرومند روانهٔ اکران کردند که تا امروز یکی از بهترین اقتباسهای سینمایی ایران از ادبیات محسوب میشود. فیلم در دورهٔ چهارم جشنوارهٔ سینمایی سپاس بهترین فیلم به مفهوم مطلق، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مرد نقش دوم) و بهترین فیلمبرداری را از آن خود کرد.
۴. دندان مار را کیمیایی از روی نوشتهٔ احمد طالبینژاد ساخت که یکی از تأثیرگذارترین تصویرهای اجتماعی سینمای ایران از آن زمان را ارائه میدهد و تهران دههٔ ۱۳۶۰ را به شکلی واقعی نمایش میدهد که سند تصویری درخشان و بینظیر از تهران روزهای جنگ به حساب میآید و مردمی که زیر سایهٔ جنگ ایران و عراق آرامششان به هم خورده و هر کس دنبال سرپناهیست برای یافتن قرار. این فیلم برندهٔ جایزه ویژه هیأت داوران جشنوارهٔ فیلم مونترال شد و به نوعی کاملترین فیلم بعد از انقلاب کیمیایی است.
۵. سرب با فاصلهای دور از فضای فیلمها و آدمهای کیمیایی ایستاده است. ولی درعینحال کیمیایی چنان چیرهدستانه این نشانهها را در خدمت خود گرفته که کمتر کسی میتواند حدس بزند این همان کارگردانیست که بیشتر فیلمهایش در جنوب شهر تهران و زمان حال میگذرد و سوژههایی همچون رفاقت، انتقام و ناموسپرستی را دستمایهٔ فیلمهایش قرار میدهد. هادی اسلامی، فریماه فرجامی، امین تارخ و فتحعلی اویسی هر کدام یکی از بهترین بازیهای عمرشان را در این فیلم به نمایش میگذارند. فیلم داستان کوچ اجباری یک زوج جوان یهودی را در دههٔ ۱۳۳۰ روایت میکند.