Search

بازگشت به دنیای رنگارنگ ذهن

نزدیک یک دهه پس از نمایش انیمیشن دیدنی درون و بیرون (2015) که بینندگان و منتقدان را یک‌جا متحیر کرد، پیکسار و دیزنی با ادامهٔ داستان قبلی بازگشته‌اند تا بار دیگر تماشاگران را به دنیای خیره‌کنندهٔ ذهن انسان ببرند.

در فیلم نخست، داستان با به دنیا آمدن رایلی آغاز شد و وارد درون ذهن او شدیم و شادی را در قالب یک شخصیت ملاقات کردیم. شخصیتی که با فشار دادن تک‌دکمهٔ حاضر در ذهن رایلی، شادی‌اش را بروز می‌داد. در همان لحظات با غم هم آشنا شدیم. شخصیتی ماتم‌زده که با در دست گرفتن دکمهٔ احساسات، گریهٔ نوزاد را درمی‌آورد و ناراحتی‌اش را نمایان می‌ساخت. رفته‌رفته با بزرگ‌تر شدن رایلی و رشد ذهن و شخصیت او، سه احساس دیگر هم وارد داستان شدند: خشم، ترس و نفرت که در کنار هم پنج احساس اصلی رایلی را در به قول خودشان مرکز فرماندهی کنترل می‌کردند. با بزرگ شدن رایلی تک‌دکمه‌ای که در ابتدای داستان فقط شادی و غم نوزادی او را نشان می‌داد حالا تبدیل به یک کنسول پر از دکمه و پیچ و مهره شده تا پیچیده شدن شخصیت و احساسات او را نشان دهد.

مواجه شدن با این داستان بسیار عمیق و مبتکرانه که به‌شدت با فیلم‌های پیشین پیکسار متفاوت بود همه را حیرت‌زده کرد. بجز کودکان و نوجوانان که در هر حال از تماشای انیمیشن‌های با کیفیت لذت می‌برند، بزرگ‌سالان و والدین هم از نبوغ و هنر سازندگان فیلم گفتند و از نمایش زیبا و دقیق آن‌چه در درون ذهن می‌گذرد: از شکل‌گیری خاطرات تا از یاد بردن‌شان، از حافظهٔ کوتاه‌مدت و بلندمدت تا چگونگی شکل‌گیری خاطرات بنیادین ذهن.

حالا در درون و بیرون2 ادامهٔ داستان را دنبال می‌کنیم. رایلی که اکنون سیزده‌ساله است وارد دوران بلوغ و نوجوانی شده و ذهن و احساسات و شخصیت او دگرگون شده است. پنج شخصیت فیلم نخست ناگهان خود را در محاصرهٔ کارگرانی می‌بینند که مشغول متلاشی کردن کنسول احساسات رایلی هستند تا کنسولی جدید نصب کنند. در میان آشوب و تغییرات در دست اعمال ناگهان ‌شخصیت‌های جدیدی وارد ذهن و مرکز فرماندهی می‌شوند: «اضطراب» بی‌وقفه حرف می‌زند و ظاهری پریشان دارد، «خجالت» مدام سرخ می‌شود و صورتش را در کلاه لباسش پنهان می‌کند، «حسادت» با چشم‌های بزرگ و گردشده‌اش در حال تمجید و تقلید از این و آن است، و در نهایت «کسالت یا بی‌حوصلگی» که همیشه روی مبل ولو است و حتی برای کنترل احساس رایلی حال راه رفتن سمت کنسول را هم ندارد و با اپلیکیشن داخل موبایلش این کار را انجام می‌دهد.

«اضطراب»، که در اوج فیلم به‌نوعی دیکتاتور و شخصیت بد داستان هم می‌شود و حتی پیشنهاد یک کودتا می‌دهد، وجه تمایز خودش با ترس را این گونه توصیف می‌کند که ترس، رایلی را از خطراتی که اطرافش است محافظت می‌کند اما کار او این است که رایلی را در برابر خطرهای ناشناخته آماده و حفظ کند. شخصیت او بسیار با دقت و نزدیک به واقعیت ترسیم شده و هر کس تشویش یا حمله‌های عصبی و وحشت را تجربه کرده به‌خوبی می‌تواند با این شخصیت ارتباط برقرار کند. «حسادت» نقش چندان پررنگی در داستان ندارد و به نظر می‌رسد به‌خوبی از حضور او و ظرفیت این حس استفاده نشده است. «خجالت» هم که در ابتدا به‌خوبی شرم را نشان می‌دهد خیلی زود کارهایی می‌کند که با هویت این حس مغایرت دارد. اما خنده‌دارتر از همهٔ احساسات جدید «بی‌حوصلگی» است که بر خلاف همه انگلیسی را با لهجهٔ فرانسوی حرف می‌زند؛ طعنه‌ای ماهرانه و طنزآمیز به فرانسوی‌ها که به غرور و پنهان کردن هیجان به چیزهای غیرفرانسوی مشهورند!

تیزر از کانال آپارات «Film Seven»

QR Code

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *