لذت ناتمام

در دوران ظهور و رونق پلتفرم‌ها، انحصار پخش زندهٔ مسابقات مهم ورزشی همچون رقابت‌های یورو 2024 دیگر به شبکه‌های تلویزیون محدود نمی‌شود و مخاطب دوران جدید می‌تواند بازی مورد نظر خود را از بین چهار گزینهٔ تلویزیون، پلتفرم‌هایی همچون نماوا و فیلیمو، اپلیکیشن‌هایی همچون فوتبالی و طرف‌داری یا حتی شبکه‌های ماهواره‌ای انتخاب کند. اما واقعیت این است که همچنان گزینهٔ فشردن یک دکمه در مقایسه با اتصال به اینترنتی که نمی‌توان از دسترسی کامل و بی‌نقص به آن اطمینان داشت، انتخاب بهتر و ساده‌تری است. ضمن این که صرف‌نظر از ممیزی‌های برهم‌زنندهٔ اعصاب، امکانات در اختیار صداوسیما با سابقهٔ حدود شصت سال برنامه‌سازی در پوشش قبل، حین و پس از پایان یک مسابقه با امکانات و توان یک پلتفرم یا یک شبکهٔ جمع‌وجور فارسی‌زبان خارج از مرزها قابل‌مقایسه نیست. به این ویژگی‌ها می‌توان مؤلفهٔ عادت چنددهه‌ای بیننده به تماشای پخش زنده از طریق شبکه‌های تلویزیون رسمی و نیز شناخت از مجریان و گزارشگرانی را که سال‌هاست روی آنتن هستند هم اضافه کرد تا همچنان دو کانال تلویزیونی سه و ورزش را مهم‌ترین و پربیننده‌ترین رسانه‌ در زمان رویدادهای مهم ورزشی بدانیم و متن و حواشی پوشش یوروی اخیر توسط آن‌ها را بررسی کنیم.

به پوشش تلویزیونی بازی‌های یورو 2024 می‌توان از چند منظر نگاه کرد. اول از همه اختصاص هر دو کانال سه و ورزش برای پوشش رقابت‌ها بود. پوششی که تنها به روزهای هم‌زمانی برگزاری دو بازی محدود نشد و از روز افتتاحیه تا روز فینال مسابقات را در بر گرفت؛ فرمول امتحان پس‌داده‌ای که حدود شش ماه پیش در جریان رقابت‌های جام ملت‌های آسیا هم به کار گرفته شده بود و موفق بود چون دست‌‌اندرکاران ورزش تلویزیون به‌درستی به این نتیجه رسیده بودند که هرچند همچون رویدادهای ورزشی پیشین می‌توان از طریق یکی از دو کانال اشاره‌شده یک مسابقهٔ خاص را پوشش داد اما حالا که امکان برخورداری از دو کانال در اختیار است چرا باید از ایجاد تنوع در به‌کارگیری برنامه‌ساز، مجری، گزارشگر و کارشناسان مهمان چشم‌پوشی کرد؟ در این بین البته ویژه‌برنامهٔ کانال ورزش همچون جام ملت‌های آسیا بیش‌تر از همتایش در کانال سه به چشم آمد که بیش از هر چیز دیگری به چالشی بودن فضای آن برمی‌گشت که مانند هر برنامهٔ چالشی دیگری برای مخاطب جذاب‌تر بود. به‌خصوص این که به لطف اپلیکیشن اینستاگرام و دیگر رسانه‌های مجازی، نسخه‌های تقطیع‌شدهٔ چالش‌ها و مجادله‌های کلامی این برنامه هزاران و هزاران بار بازنشر می‌شد و اشتیاق برای از دست ندادن پخش زندهٔ آن را دوچندان می‌کرد. نکتهٔ جالب و قابل‌تأمل این که بر خلاف دهه‌های دور که تلویزیون به‌شدت برای کنترل پخش‌های زنده خود و گنجاندن آن در چارچوب‌های قابل‌پیش‌بینی و قابل‌کنترل تلاش می‌کرد، در یورو 2024 و البته قبل‌تر در ویژه‌برنامهٔ جام ملت‌های آسیا برای کنترل رفتارهای خداداد عزیزی که با همان ادبیات تندوتیز و ظرفیت کم برای شنیدن اظهار نظرهای مخالف به عنوان کارشناس ثابت در این دو برنامه شرکت داشت تلاشی نکرد. سیاستی متأثر از اقتضاهای جدید دنیای رسانه که جذب مخاطب و دیده شدن را در اولویت بسیار بالایی قرار می‌دهد و البته کمک به بازگشت بینندگان ریزش‌کرده‌ای را که ظرف ده‌پانزده سال گذشته از درصدشان به میزان قابل‌توجهی کاسته شده در دستور کار دارد. به‌کارگیری رویکرد صبر و تحمل در برابر رفتارهای پرخاشگرانه‌ و قهرهای گاه‌وبی‌گاه خداداد عزیزی که البته در کاریزما، صراحت، خوش سر و زبان بودن و همچنان محبوب بودنش شکی نیست، شاید در جذب مخاطب و ترند شدن اینستاگرامی بی‌تأثیر نباشد اما در قیاس با رویکرد خشک و کنترل‌شدهٔ سال‌های دورتر تلویزیون مصداق از آن سوی بام به پایین افتادن است و بعید است تماشای مکرر گستاخی‌ها و خودبرتربینی‌های یک کارشناس هر اندازه محبوب به اظهار نظرهای مخالف و البته مؤدبانهٔ مجریان پیش‌کسوت و جوان برنامه آن قدرها هم به سود رسانه‌ای شناخته‌شده باشد. البته در ارزیابی‌ منصفانه برنامه نباید از کنار زیاده‌گویی‌های کسالت‌آور جواد خیابانی هم به‌سادگی گذشت که با وجود جنس صدای خوب، فن بیان مناسب و اطلاعات قابل‌قبول فوتبالی، معلوم نیست چرا تا بازنشسته نشده [نه به مفهوم اداری] فکری به حال درمان این میزان از نارسایی‌های مقابل دوربین و هنگام گزارش‌هایش نمی‌کند؟

ویدئو از کانال یوتیوب «Sorkhabi»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *