تو چه هستی؟

سریال تریلر-روان‌شناختی آمریکایی تو با وجود یک شروع کلیشه‌ای، تداومی غافل‌گیرانه و پرکشش، در برخی مواقع اغراق دارد و رخدادهای مبتنی بر تصادف هم کم ندارد. تو از آن دسته سریال‌هایی‌ست که مخاطب با آن که روال داستان را می‌داند ممکن است به دلایل مختلف تماشای آن را ادامه بدهد. هر چهار فصل سریال بر اساس رمان‌های کارولاین کپنِس ساخته شده و در حاشیه، پرسش‌هایی را در مورد اخلاق و پیامدهای بالقوهٔ تعقیب موذیانهٔ یک آدم، قتل و اعمال خشونت با ایجاد مزاحمت برای شکل‌گیری پایه‌های یک رابطهٔ عاشقانه مطرح می‌کند. در قسمت نخست از فصل اول، گونِویر بک (الیزابت لِیل) دختر جوان و پرانگیزه، وارد کتاب‌فروشی آرامی در نیویورک می‌شود تا کتاب مورد نظر خود را پیدا کند. جو گلدبرگ (پِن باجلی) شخصیت اصلی سریال که در کتاب‌فروشی کار می‌کند، پسری خوش‌سر و زبان است. درست از زمان ورود گونِویر حرف‌های جو را دربارهٔ این مشتری می‌شنویم. او که در ذهن خود دختر را مخاطب قرار داده، از سر و وضع و لباس او شروع کرده و او را تحلیل می‌کند. سعی دارد همان لحظه او را بشناسد و رفتار او را در هر قدم حدس بزند. رفتار گول‌زنندهٔ جو تا جایی پیش می‌رود که نظر گونِویر را به خود جلب کند. هر چه جو درون‌گرا است و ذهن حراف و فضولش یک لحظه هم ساکت نمی‌شود، گونِویر دختری برون‌گرا است. پیش دوستان نزدیک خود از همهٔ درگیری‌هایش حرف می‌زند. موبایلش قفل ندارد و صفحهٔ اجتماعی‌اش گویای همهٔ اتفاق‌هایی است که بر او افتاده.

گونِویر برای جو بلافاصله به یک هدف بدل می‌شود. فضای مجازی، موقعیت درجه‌یکی برای جو است تا به عطش خود دربارهٔ گونِویر پاسخ دهد. مخاطب می‌تواند حدس‌هایی از ادامهٔ ماجراها بزند اما رفتار جو و عکس‌العمل‌های گونِویر کار را در جاهایی پیچیده می‌کند. جو پیش‌برندهٔ همهٔ رخدادهاست و مخاطب را با روان پر از تلاطم او به عنوان یک شخصیت اصلی منفی همراه می‌کند. جو به‌ظاهر جذاب و از درون تاریک، شخصیتی با دو وجه متمایز است.

تو کلیشهٔ مواجهه یک پسر با یک دختر را با افشای پشت‌پردهٔ خطرناک رابطه‌ای ساختگی به دریچه‌ای برای ورود به دنیای مسائل روان انسان بدل می‌کند. جو شروع به تعقیب عشق جدید خود می‌کند و با خود فکر می‌کند فقط او می‌تواند گونِویر را درک کند و زندگی او را درست کند. جو نه‌تنها با نگاه و جذابیت خودشیفته‌وار، بلکه با اعمال خشونت نسبت به هر آدمی که فکر می‌کند سر راه رسیدن به عشقش قرار گرفته، وضعیت پیچیده‌ای در اطراف خود و شخصیت مقابلش ایجاد می‌کند.

در فصل دوم، جو برای فرار از گذشتهٔ خود به لس‌آنجلس نقل مکان می‌کند تا از جرم‌های قبلی خود فرار کند. وقتی با لاو کویین (ویکتوریا پدرتی) آشنا می‌شود، دوباره درگیر عادت پیشین خود و خشونت می‌شود. در فصل سوم باز هم جو به بازی تعقیب بازمی‌گردد، آن هم در حالی که ازدواج کرده و یک فرزند دارد.

تو در سه فصل نخست، از شخصیت اصلی و ضدقهرمان خود پیروی می‌کند. کسی که به طور مداوم نسبت به زنان مختلف وسواس پیدا می‌کند و در تلاش برای به دست آوردن آن‌ها افراد زیادی را می‌کشد. در فصل چهارم، جو که خود را جاناتان معرفی می‌کند، در لندن به عنوان استاد ادبیات در دانشگاهی کار می‌کند، تا این که زندگی آرامش به واسطهٔ ارتباط با گروهی از افراد ثروتمند خوش‌گذران مختل می‌شود و آن‌ها یکی پس از دیگری هدف قاتلی سریالی قرار می‌گیرند. جو تلاش می‌کند تا هویت واقعی خود را از گروه پنهان نگه دارد و برای دستگیری قاتل تلاش کند.

تیزر سریال از یوتیوب Netflix

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *