دوست بدار و محافظت کن

سال 2021 برای ریوسکه هاماگوچی بسیار باشکوه بود چون دو فیلم از بهترین فیلم‌های سال‌های اخیر را ارائه کرد: چرخ روزگار و فانتزی (خرس نقره‌ای برلین) و ماشینم را بران (اسکار بهترین فیلم خارجی و…). و حالا به نظر می‌رسد او در شیطان وجود ندارد می‌خواهد لحن‌ها و داستان‌های جدیدی را برای گسترش و تکامل سینمای محبوبش امتحان کند.

همه چیز با «هدیه» آغاز شد، یک پروژهٔ کنسرت زنده از ایشیباشی همراه با پخش تصاویر صامت تولیدشده توسط هاماگوچی. فقدان دیالوگ، هاماگوچی را مجبور کرد تا شیوهٔ کاری معمولش را تغییر دهد. او با دیدن راش‌ها تصمیم گرفت پا را فراتر بگذارد و این تصاویر را به یک فیلم داستانی بلند تبدیل کند. دوربین به‌آرامی از زیر تاج درختان زمستانی همراه با نوای ارکستر سازهای زهی و موسیقی ایشیباشی حرکت می‌کند و این احساس را در تماشاگر برمی‌انگیزد که با ریتم ملایم و آرام تصویرهای آخرین فیلم هاماگوچی همسو شود. یک سکانس آغازین مینی‌مالیستی اما تکان‌دهنده که با صفی طولانی از نماهای ایستا و ریتم آرام و بدون شتاب وقایع ادامه می‌یابد. موسیقی ایشیباشی بسیار زیبا اما در عین‌حال پیچیده و حجیم است؛ مانند شاخه‌های درختان که بدون نظم در هم آمیخته‌اند. موسیقی در واقع تنها سرنخی است که بیننده را به سمت موقعیت‌های دراماتیک واقع‌گرایانهٔ فیلم سوق می‌دهد و اضطراب را در ذهن القا می‌کند.

این نمای طولانی تغزلی چند بار در طول فیلم تکرار می‌شود. شیطان وجود ندارد، همسو با عنوانش، از بازنمایی عقاید مائویی و خرافه‌های رایج در زندگی روستایی پرهیز می‌کند و سهم زیادی به ماورا نمی‌دهد. استفاده از موسیقی متن – که گاهی به‌عمد تصنعی روی صداهای محیط قرار می‌گیرد و در چند مورد به طور ناگهانی کوتاه می‌شود – نشان‌دهندهٔ نگرش کارگردان به بازنمایی سینمایی و پرهیز از انتقال معانی با کلام است. تکامل داستان – به موازات آگاهی قهرمان داستان از خطری که جامعه متحمل می‌شود – نشانگر رویکردی مترقی به برخورد انسان و طبیعت است که نمونهٔ آن سکانس غافل‌گیرکنندهٔ پایانی است.

ویدئو از کانال آپارات «Aparatgram»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *