گناه فرشته سریال بحثانگیز و جنجالی ماههای اخیر بود؛ چه به دلیل ترکیب بازیگرانش، مضمون و محتوای داستانش، و حواشی ایجادشده دربارهٔ برخی از جزییاتش. خود نویسنده و کارگردان سریال هم طی دو دهه فعالیت در سینما، و بهخصوص تلویزیون و شبکهٔ نمایش خانگی موضوع بحثها و حاشیههایی بوده است. حامد عنقا یکی از آغازگران رونق سریالسازی در شبکهٔ نمایش خانگی است و پس از طراحی و نویسندگی و تهیهٔ چند سریال در این شبکه اینک خودش کارگردانیگناه فرشته را هم انجام داده است. شنیدن حرفهایش پس از آن بحثها و حواشی، به عنوان سازندهٔ سریالی بحثانگیز، میتواند به برخی از کنجکاویها پاسخ بدهد.
- هر وقت اسم شما را میبینم احساس میکنم یک اسم مستعار است. «ستایشگر سیمرغ». واقعاً حامد عنقا اسم واقعیتان است؟
بله. من با همین اسم به دنیا آمدم. پدر و پدربزرگ و پدر پدربزرگم هم همین اسم را داشتند.
- شما خیلی زود وارد کار حرفهای شدید و خیلی زود هم موفق شدید. آیا پشتیبانی داشتید یا خودتان روش خاصی را در پیش گرفتید؟
در مورد موفقیت شاید خیلی با شما همداستان نباشم ولی چند اتفاق خوب دست به دست هم داد تا به اینجا برسم. در دورهای که کار روزنامهنگاری میکردم و بیشتر انرژیام در صفحههای اجتماعی روزنامهها میگذشت، چند گزارش در مورد شبهای تهران کار کردم. آن موقع شبکهٔ برونمرزی جامجم تازه افتتاح شده بود و گروهی در آن فعالیت میکردند به اسم گروه جوان. آنها پیشنهاد دادند این گزارشها را تصویری کنیم. این مستندها نخستین اتفاقی بود که حضور من را در این عرصه رقم زد. این کار ادامه پیدا کرد و با تهیهکنندهای به اسم خانم موسویزاده آشنا شدم که کار معروفشان آرایشگاه زیبای خانم برومند بود. این ارتباط باعث ورود من به کانال دو برای ساختن آیتمها کوتاه اجتماعی شد. از دل این اتفاقات، متن یک سریال هر شبی به وجود آمد و بعد کارگردانی یک کار هر شبی. اگر تصادفها را کنار هم بگذاریم، این چیزها را میتوانیم به عنوان عامل موفقیت در نظر بگیریم. البته حمایت خانم موسویزاده هم قطعاً بیتأثیر نبود. همچنین آشنایی با مدیر گروه آن موقع که آقایی به اسم امامی بود و مدیر گروه اجتماعی آقای طاهایی. اینها شانسهایی بودند که سر راه من قرار گرفتند. شروع کار جدی برای من با سریال نردبام آسمان بود. در دفتر آقای سهرابپور مشغول نوشتن فیلمنامهای پلیسی بودم که آنجا با آقای لطیفی آشنا شدم. آقای لطیفی و آقای سهرابپور آن موقع داشتند سریال وفا را کار میکردند. چند ماه بعد آقای لطیفی با من تماس گرفتند که در یک پروژهٔ بیگ پروداکشن تاریخی به اسم نردبام آسمان با آنها همکاری کنم.
- همین که در سن کم به شما اعتماد کردند و بهتان کار سپردند هم از شانسهای شما بوده.
بله، ولی این شانسها به خاطر پدر و مادر و خانواده برایم به وجود نیامد.
- پس جزو آقازادهها نیستی!
بله، نیستم. در مسیرتان به واسطهٔ کارهای مختلف با خیلی از آدمها آشنا میشوید. وقتی خود شما میخواستید اولین شمارهٔ نشریهتان را در ابتدای دههٔ شصت منتشر کنید، طبیعتاً یک سطح ارتباط با وزارت ارشاد آن موقع داشتید. ولی وقتی تبدیل شدید به یک سابقهٔ سیچهلساله، سروکارتان دیگر با یک کارشناس در ادارهٔ مطبوعات نیست، حالا مسائلتان را در جای دیگری مطرح میکنید. این اتفاق خودبهخود میافتد.
- البته ما ارتباطمان در سطح یک مراجعهکننده بود. صحبت از کارشناس اداره کردید… گویا خودتان هم زمانی عضو یکی از شوراهای بررسی و تصویب طرح بودید؟
بله؛ زمانی که آقای انتظامی رییس سازمان سینمایی بودند. وقتی با آقای لطیفی و مرحوم سیدکمال طباطبایی سریال قلب یخی را شروع کردیم، اولین سریال شبکهٔ نمایش خانگی ما بود و آن موقع هیچ دستورالعمل و قانونی وجود داشت. وقتی این سریال را کار کردیم، تا حدود دو سال به ما اجازهٔ کار در تلویزیون ندادند. ممنوعالکاری رسمی اعلام نشد ولی غیررسمی ما را متهم کردند و به عنوان آدمهای شورشی شناختند. مدتی بعد دوباره ساخت سریال با شبکهٔ نمایش خانگی آغاز شد و آقای انتظامی از من خواستند عضو شورای پروانهٔ ساخت شبکهٔ نمایش خانگی بشوم. در این شورا هیچیک از مدیران دولتی حضور نداشتند.
- چه مدت در این شورا عضو بودید؟
حدود چهارپنج ماه. چون میخواستم سریال آقازاده را کار کنم، هم به جهت حقوقی و هم اخلاقی، درست نبود که عضو این شورا باشم.
- اگر همچنان در این شورا عضویت داشتید و فیلمنامهٔ گناه فرشته را برای تصویب میآوردند فکر میکنید چه برخوردی داشتید؟ آیا امکان داشت چیزی از آن را حذف کنید؟
بعید است بیشتر از چیزهایی که حذف کردند حذف کنم!
- پس خودتان هم سانسورچی بودید و به هر حال یک چیزهایی را حذف میکردید!
در دورهای که من در آن شورا بودم، تقریباً هیچ طرحی نیامد که رد کنیم. بجز یکیدو مورد که آن هم خود ارشاد مخالفت کرد. البته باید از نگاه حسین انتظامی هم به نیکی یاد کنم که معتقد بودند اگر بخش خصوصی با سرمایهٔ خودش تصمیم دارد قصهای را بسازد، پس میتواند مسئولیتش را هم به عهده بگیرد. بخش سانسورچی که میگویید برمیگردد به شورای نمایش؛ یعنی کسانی که قرار است مجوز انتشار بدهند.
- چون سانسور بحث شیرینی است و خیلیها به آن علاقهمندند، میخواهم بدانم بخشهایی را که از گناه فرشته حذف کردند اگر پیش شما در آن شورا میآوردند خودتان چه نظری داشتید؟
از نظر من هیچکدامشان اشکالی نداشتند. ما در این کشور با مسائل مختلفی روبهرو هستیم. مسألهای که روز شنبه برای مردم حساسیتبرانگیز میشود، شاید روز سهشنبه دیگر کسی به آن اعتنایی نکند. موقعی که برای گناه فرشته مجوز گرفتیم و شروع به ساخت کردیم، خیلی از موضوعها برای مردم اهمیتی نداشت. ولی وقتی به زمان پخش نزدیک میشوید، ناگهان اتفاقاتی میافتد بعضی از کلمهها تبدیل به کلیدواژههایی میشوند که میتوانند حساسیتبرانگیز باشند. شاید از این زاویه بشود به کار به قول شما سانسورچی نگاه کرد. نمیدانم وظیفه دارم این افراد را بفهمم یا نه، ولی چون به جهت حرفه ناچارم در تعامل با این افراد قرار بگیرم، سعی میکنم درکشان کنم.