Search

علی خوش‌دست نبود، ادی تنددست نبود

فیلم کالت ایرانی، ضدقهرمان ایرانی

در سینمای ایران، «فیلم کالت» به ‌مفهوم دقیق کلمه نداشته‌ایم. برخی مختصات فرهنگی و مقتضیات اجتماعی و عرفی و از سوی دیگر ویژگی‌های غالب سینمای ایران و به‌خصوص برد و نفوذ اجتماعی‌اش از گذشته تا کنون، فضایی را پدید آورده‌اند که ذاتاً با چنین پدیده‌ای سازگاری ندارد و به ‌گمانم نخواهد داشت. هرگز در ایران، عشاق سرسپردهٔ فیلمی در کسوت شخصیت‌هایش برای خدا می‌داند چندمین بار به تماشای آن فیلم ننشسته‌اند و هرگز سالن سینمایی سال‌ها فیلم ایرانی خاصی را با توجه به فروش اندکش صرفاً برای همان عاشقان روی پرده نگه نداشته، و غیره و غیره.

نسبت دادن صفت «کالت» به برخی فیلم‌های ایرانی مستلزم اغماض قابل‌توجهی در ارزیابی‌مان و کوتاه آمدن در برخی ضرورت‌ها و معیارهای مسلم کالت است. اطلاق صفت کالت به فیلمی مثل تنگنا نیز در گرو چنین اغماضی است؛ اغماضی که در کالت خواندن برخی از فیلم‌های فریدون گله (به‌خصوص زیر پوست شب، دشنه و کندو) که شاید در کنار مسعود کیمیایی، کالت‌ترین فیلم‌ساز سینمای ایران باشد، یا فیلم‌هایی مثل خشت و آیینه، فرار از تله، چشمه، مظفر، بیتا، شبح کژدم، شکار، ردپای گرگ، روز شیطان، نار و نی، سرب، بوتیک، شبهای روشن، نفس عمیق، و… نیز گریزی از آن نیست. در واقع می‌توان از مفهوم [شبه/ نیمه]کالت در چارچوب سینمای ایران، تعریفی در این مایه‌ها ارائه داد: «فیلمی که حداقل در نخستین نمایش عمومی‌اش، عمدتاً به واسطهٔ نامتعارف بودن و ناهم‌خوانی‌اش با مقتضیات و معیارهای روز، در گیشه و نیز در جلب نظر موافق غالب منتقدان ناکام مانده ولی اقلیتی را همان زمان یا سال‌های بعد به‌شدت شیفتهٔ خود کرده و این شیفتگی در طول زمان تداوم یافته است.» – تعریفی دربردارندهٔ زیرمجموعه‌ای از مجموعهٔ معیارهای کالت در سینمای جهان.

تنگنا بر مبنای این تعریف آشکارا از مصداق‌های بارز فیلم کالت ایرانی است. دلایل ناکامی فیلم در گیشه روشن است: تلخی بیش از حد داستان، سیاهی کمابیش خفقان‌آور فضایش از جمله پایان بسیار تیره‌وتارش و تهی بودن فیلم از هر نور امیدی؛ ویژگی‌هایی که در مرثیه به نهایت رسید و شاید به ‌همین ‌دلیل امیر نادری در حقیقت چاره‌ای جز تغییر رویکردش به سینما نداشت. حضور ضدقهرمانی تمام‌عیار در کانون فیلم که هیچ‌یک از ویژگی‌های «آرتیستی» مردم‌پسند را ندارد نیز عامل مؤثری بود؛ در کنار این حقیقت که در تابلوی واقع‌گرایانهٔ فیلم از آدم‌های حاشیهٔ اجتماع، شخصیت واقعاً مثبتی وجود ندارد و با عده‌ای قمارباز، چاقوکش، لات‌های حقیر، فاحشه‌ای درجه‌چندم و کلاً مردمی از فرودست‌ترین طبقات جامعه سروکار داریم و البته خالی بودن فیلم از عناصر مردم‌پسندی مثل رقص و آواز، زدوخوردهای آن‌چنانی، برهنگی و…

QR Code

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *