حیثیت گمشده مثل سقوط سریال قبلی سجاد پهلوانزاده در جذب مخاطب عام موفق بود که بخش زیادی از این توفیق را مدیون قصهٔ پرکشش و ضرباهنگ مناسب و غافلگیریهای داستان است. هرچند که فضای داستانی و انگیزههای قهرمانان و توانایی خارقالعادهشان در هر دو سریال برای مخاطبان سختگیر چندان قابلپذیرش نیست اما جسارت کارگردان در حذف فیزیکی قهرمان دو قسمت نخستش (هاجر) و در ادامه ارجاعهای فراوان به متن و حاشیهٔ زندگی فرد حذفشده، قابلتوجه است و در کنار آن استفاده از تمهید فلاشبک در سکانس ابتدایی هر قسمت.
نمایش اتفاقات مشابه در گذشته برای شخصیتهای داستان به درک چگونگی شکلگیری انگیزههای فعلی و رفتارهای حال حاضرشان کمک میکند. اصلاً یکی از نقاط قوت سریال همین است که با کندوکاو در گذشتهٔ افراد، برای شخصیتها زمینهٔ عاطفی و احساسی طراحی میکند و به دنبال ریشهها و دلایل خشونت یا ترس یا نفرت در روحوروان هر شخصیت میگردد. شیوهٔ روایت در فیلمنامه به گونهایست که پیشینه و سرگذشت هر شخصیت و مناسباتش با اطرافیان را با جزییاتی ظریف و جذاب به تصویر میکشد و از ضربههایی که شخصیتها در طول زندگی از اطرافیانشان خوردهاند برای روشن کردن موتور محرک درام و شکل دادن به روند کلی داستان استفاده میکند؛ هرچند که گاهی این اشارهها جنبهٔ اغراق میگیرد و دامنه و عمقی بیش از حد پیدا میکند؛ چنان که تأثیرهای بعدیاش در زندگی فرد با خود اتفاق چندان متناسب نیست.
پهلوانزاده در بخش انتخاب بازیگر ریسکپذیری زیادی نشان داده و برای نقشهای مهم سریال دست روی بازیگرانی غیرستاره گذاشته که بهاصطلاح «ویترینی» و گیشهپسند نیستند اما از لحاظ توانایی تکنیکی و تمرکز و تسلط حسی در ردیف بهترینهای حرفهٔ خود هستند؛ از جمله مهدی حسینینیا، امیر نوروزی، بهزاد خلج، نادر فلاح و مهدی زمینپرداز که همگی در قالب درست و موقعیتی که بهخوبی پردازش شده بهترین نمود را دارند و بازیهایشان برگ برندهٔ سریال است و البته کارگردان جوان هم مزد جسارتش را گرفته است.
مهدی حسینینیا در نخستین حضورش به عنوان بازیگر اصلی یک سریال توانسته بار اصلی درام را به دوش بکشد و سیمایی پذیرفتنی از حالات و رفتارهای چندگانهٔ فردی که با انواع اتفاقهای تلخ مواجه میشود ارائه کند. او در ابتدا درگیر مشکلات ریز و درشت زندگی زناشویی است و درک چندانی از دنیای زنانهٔ همسرش ندارد و اختلافنظرهای پرشمار همراه با بچهدار نشدنشان آنها را مدام از هم دورتر میکند. در ادامه تصادف مرگبار همسر و اطلاعات جدیدی که از زندگی پنهانی و پرحاشیهاش به دست میآورد از او مردی بددل و شکاک میسازد که در پی کشف نقاط تاریک زندگی هاجر است. او پس از پی بردن به برخی ارتباطهای مشکوک هاجر، غیرتی شده و به دنبال گرفتن انتقام از بانیان مرگ همسرش است. حسینینیا پس از نقشهای کوتاه موفقی در برادران لیلا، متری شیشونیم، یاغی و مصلحت در سریال رهایم کن موقعیت مناسبی برای نمایش استعدادهای خود به دست آورد و از این آزمون هم موفق بیرون میآید.
تیزر سریال از کانال آپارات «فیلیمو»