Search

صفر منهای صفر، مساوی است با صفر

مانی حقیقی سینماگری چندچهره است. گاهی خبرنگار است و به سراغ فیلم‌سازی چون داریوش مهرجویی می‌رود و پای صحبت‌هایش می‌نشیند و کتاب کارنامهٔ چهل‌ساله را منتشر می‌کند. گاهی بازیگر است و در هر نوع فیلمی، از کمدی‌هایی چون ورود آقایان ممنوع (رامبد جوان) تا فیلم‌های شبه‌عرفانی چون آسمان محبوب (داریوش مهرجویی)، از ملودرام‌های اجتماعی و خانوادگی مثل دربارهٔ الی… (اصغر فرهادی) تا فیلم‌های حادثه‌ای از نوع کشتارگاه (عباس امینی) بازی می‌کند. گاهی فیلم‌نامه می‌نویسد و معمولاً برای خود می‌نویسد و گاهی نیز با فیلم‌سازان دیگر – از جمله با اصغر فرهادی در نگارش فیلم‌نامهٔ چهارشنبه‌سوری – همکاری می‌کند. گاهی به سراغ فیلم‌سازی می‌رود و از کمدی‌های عامه‌پسند چون 50 کیلو آلبالو تا تجربه‌های فرامدرن مثل اژدها وارد می‌شود، از ملودرام‌های خانوادگی چون کنعان، تا درام‌های حادثه‌ای و شبه‌‌روان‌شناسانه‌ای چون تفریق، در هر زمینه‌ای فیلم می‌سازد. در واقع همه‌کاره‌ای است که در هر زمینه‌ای تجربه می‌اندوزد و در هیچ جا ایستگاه چندان جدی و قابل‌دفاعی ندارد. در واقع نه به عنوان بازیگر و نه در مقام فیلم‌ساز و فیلم‌نامه‌نویس نمی‌توان او را سینماگری صاحب سبک دانست. آیا با تفریق می‌تواند تعریف تازه و قابل‌دفاعی از شخصیت سینمایی و نگرش هنری و فکری‌اش ارائه دهد؟

تفریق داستان زن آشفته‌حالی به نام فرزانه (ترانه علیدوستی) است که شوهرش جلال (نوید محمدزاده) را می‌بیند که به ملاقات زنی دیگر می‌رود. آیا شوهر به زن خیانت می‌کند یا زن دچار توهم شده؟ فیلم به‌زودی پاسخ می‌دهد که نه، زن دچار توهم نیست و مردی به نام محسن (نوید محمدزاده) درست شبیه جلال است. این صحنه ما را به یاد شاید وقتی دیگر (بهرام بیضایی) می‌اندازد. در آن فیلم نیز مدبر (داریوش فرهنگ)، همسرش کیان (سوسن تسلیمی) را در اتومبیل مردی ناشناس می‌بیند. در حالی که آن زن کیان نیست و خواهر دوقلوی اوست. آیا حقیقی با تفریق می‌خواهد نسخهٔ تازه‌ای از شاید وقتی دیگر بسازد؟ جلال و محسن برادر نیستند و هیچ نوع ارتباط خویشاوندی نیز با هم ندارند. خانم‌دکتر فیلم می‌گوید که از نظر علمی دو نفر که دوقلو نباشند نمی‌توانند تا این اندازه همسان باشند. اما فیلم‌ساز کاری به دلایل علمی و توضیحات غیرعلمی ندارد و با این شبیه‌سازی، شعر خود را می‌سراید و به اصل سببیت و منطق داستان‌پردازی توجه چندانی نشان نمی‌دهد. بنابراین موقعیت‌هایی که می‌آفریند نه در مقیاس واقعیت و نه در چارچوب فانتزی، باورپذیر از کار درنمی‌آید.

QR Code

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *