چرا کارگردانان در عصر فناوری فیلمها و سریالهایشان را غرق در نوستالژی میکنند؟ آیا نوستالژی کارکردی روانشناسانه دارد؟ آیا ما در دوران پیچیده و پرهیاهوی امروزه بیشتر علایق نوستالژیک داریم و دربارهٔ گذشتهٔ ازدسترفته کنجکاویم؟ چرا بیشتر از کلیدواژهٔ «یاد اون روزها بهخیر» در فیلمها و سریالهای پربینندهٔ امروزی استفاده میشود؟
سریال پرمخاطب سیلو نیز بر مبنای همین الگو طراحی شده و مفهوم نوستالژی را با زندگی در شرایط آخرالزمانی درهمتنیده است. خط اصلی داستان دربارهٔ شخصیتهاییست که در شرایط خوب و بد، خاطرات گذشته رهایشان نمیکند و حضور گذشته در تکتک لحظات مهم زندگیشان ملموس است.
سیلو داستان زندگی دههزار نفری است که در یک سیلوی غولپیکر جریان دارد؛ سیلویی با ساختاری شبیه به کروموزوم انسان. گرچه این جامعهٔ بسیار مدرن و مجهز به فناوری پیشرفته به نظر میآید (با وجود آخرالزمانی بودنش و عبور از یک فاجعهٔ زیستی) با تقسیم مسئولیت و مدیریت کارها بین چند نهاد محدود بسیار سادهتر کار میکند. بخش قاضی و گروه خوفناکش، بخش کامپیوتری، شهرداری، پلیس، گروه پزشکی و فنی… به همراه شخصیتهایی که سریال با آنها شروع شده و بهسرعت از روند داستان حذف میشوند، مانند آلیسن و هولستن بکر، ساموئل مارنز و روث جانز و جرج ویلکینز. اما شخصیت پایدار داستان جولیت نیکولز است که تحت تأثیر تصمیمها و تجربههای نفراتِ حذفشده وارد مسیری میشود که خودش هم فکرش را نمیکرد. داستان به سبکی پیش میرود که مخاطب مسائل را یکجا و شستهرفته دریافت نمیکند بلکه تکههای پازل را در خلال خاطرات افراد پیدا کرده و کنار هم میچیند. شیوهٔ توزیع اطلاعات در فیلمنامه به گونهایست که حتی اشارهها و موقعیتهای گذرا هم در شکل دادن به تصویر نهایی اثرگذارند و با تکمیل قطعههای پازل، ابهامهای قصه از بین میرود.
تعبیر نوستالژی را یوهانس هوفِر، پزشک آلمانی قرن هفدهم، ابداع کرد و ترکیبی از دو کلمهٔ یونانی نوستوس (nostos) به معنی بازگشت به خانه و آلگوس (algos) به معنی درد است. معنی نوستالژی بعدها به دلتنگی برای خانه یا غمِ غربت تغییر کرد و معنای کنونیاش تولد دوبارهٔ ادراکی حسی درون فرد است؛ حسی تلخ و توأمان شیرین که از گذشته در ذهن و خاطره تهنشین میشود. زندگی درون سیلو هم به دو زمان قبل و بعد از انقلاب شورشیان تقسیم میشود. زمانی که شورشیان همهٔ درایوهای کامپیوتری و هارددیسکها، کتابها و یادگاریهای مردمان سیلو را به نابودی کشانده و تاریخشان را از بین بردهاند. چون این تاریخ چیزی نیست که سیستم ناظر بخواهد مردم از آن باخبر شوند.