کمی دور، کمی نزدیک

بیش‌ترین توصیفی که برخی دربارهٔ این فیلم گفته‌اند عبارات «ساده و شریف و انسانی» با ارجاع به شخصیت رسول است و ستایش صمیمیت راست‌گویانهٔ او در مواجهه با دنیایی پرفریب است. با نیم‌نگاهی به رابطهٔ عاشقانهٔ ناگهانی‌ رسول با دختری کم‌شنوا که در بستر فقر و قناعت و رضایت، رنگ شاعرانه‌ای نیز به یک‌سوم پایانی‌اش داده است. و سه بازی درست و طبیعی و شکل‌دهندهٔ شخصیت‌های رسول، نسیبه و پیرمرد که حتی بیش از داستان و مضمون اخلاقی‌اش، جلوه می‌کنند و بار فیلم را به دوش می‌کشند. ساده و شریف و انسانی صفاتی هستند که وقتی در مورد فیلمی به کار برده می‌شوند در عین حال که تعارف و اغماض با خود دارند، حامل رابطهٔ صلح‌جویانهٔ مخاطب/ منتقد با فیلم هم هستند و ترجیح داده شده فیلم از همین زاویهٔ مضمونی و با برداشتی کلی دیده شود.

نگهبان شب در شرایطی ساخته و نمایش داده شده که سینمای ایران روزبه‌روز به برهوت اندیشمندی نزدیک‌تر می‌شود و آثار مبتذل در حال تکثیرند. طبعاً در چنین شرایطی، نگهبان شب و چند اثر معدود دیگر، به پنجره‌ای می‌مانند که از دریچهٔ آن‌ها هنوز کمی اعتبار در سینمای ما باقی مانده است. شرایط پیچیده و تلخی‌ست که سطح کیفی رضایت و کفایت ما طی سه‌چهار دههٔ اخیر، در مسیری نزولی به جایی رسیده که مدام باید در مقایسه، در جست‌وجوی پنجره‌های کوچک امیدوارکننده باشیم. نگهبان شب فیلم کوچک متوسط محترمی‌ست که بیش‌تر قابلیت متن‌نویسی احساسی دربارهٔ همان مفاهیم کلی را دارد. در مقایسه با سایر آثار رضا میرکریمی، کمی بالاتر از امروز و دختر در پایین کارنامهٔ اوست و یادمان باشد کسی که بلد بوده زیر نور ماه و یه حبه قند و خیلی دور، خیلی نزدیک و قصر شیرین بسازد، بعید است بتواند فیلم ضعیفی بسازد و برخی اظهار نظرها که می‌کوشند فیلم را از ریشه بزنند، اغراق‌آمیز و چه‌بسا مغرضانه‌اند. کریمی گذشتهٔ پرباری دارد و فیلم‌نامه‌ها و بازی‌ها و لحن و جزییات و تناسب ساختاری آثارش باعث غنا و ماندگاری‌شان شده است؛ از اولین فیلمش کودک و سرباز تا قصر شیرین. طبعاً نمی‌توان از یک فیلم‌ساز متوقع بود همواره آثار درجه‌یک بسازد.

تیزر فیلم از کانال آپارات «سینماتیکت»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *