Search

عصر پلتفرم‌ها

بیش از بیست سال است که از آغاز عصر طلایی سریال‌های تلویزیونی می‌گذرد. گسترش اینترنت، معجزۀ تکنولوژی دیجیتال، آغاز کار پلتفرم‌های وی‌اودی و تغییر مناسبات در رسانه‌های تصویری، صنعت سریال‌سازی را از شبکه‌های تلویزیونی فراتر برده و به یک کسب‌وکار پررونق جهانی با معیارهای خاص خود تبدیل کرده است. حالا گرچه کم‌وبیش پیوندهای آشکار و نام‌های مشترکی میان دو عرصۀ فیلم و سریال دیده می‌شود، اما صنعت سریال همچون یک امپراتوری تقریباً مستقل، گسترش و رونقی حیرت‌انگیز پیدا کرده و البته پدیده‌هایی مانند نتفلیکس، آمازون پرایم، دیزنی پلاس، اپل تی‌وی، پارامونت پلاس و غیره سیطرۀ خود را بر تولید و پخش دنیای سرگرمی قطعی کرده‌اند و فعالیت آن‌ها فقط منحصر به سریال‌سازی نیست و در زمینۀ تولید فیلم هم عرصه‌های تازه‌ای ایجاد کرده‌اند که در تاریخ سینما سابقه نداشته است. حالا دیگر تماشاگران فرآورده‌های صنعت سرگرمی فقط کسانی نیستند که بلیت می‌خرند و به سالن‌های سینما می‌روند. میلیون‌ها نفری هستند که در خانه‌ها چیزهایی را که می‌خواهند، در زمان مورد نظر و مطلوب خودشان تماشا می‌کنند. آن‌ها صفی جلوی گیشه‌ها نمی‌بندد و شمارشان را شمارشگرهای دیجیتال و حساب‌های بانکی پلتفرم‌ها مشخص می‌کند.

چه بخواهیم و چه نخواهیم، دوران تازه‌ای در صنعت سرگرمی آغاز شده که تولیداتش تفاوت‌هایی با فراورده‌های تاریخ سینما دارد. سریال‌های تلویزیونی و آن‌چه در پلتفرم‌ها تولید و عرضه می‌شوند بیش از آن که آثاری از «هنر هفتم» باشند متعلق به «دنیای سرگرمی» هستند زیرا هدف‌گذاری‌شان پاسخ به نیازهای جمعیت انبوهی، چند برابر تماشاگران سینما است. در صنعت سریال‌سازی، این «خالقان/ Creators» هستند که «خط تولید» را بنا می‌کنند و کارگردان‌های سریال‌ها (گاهی چند کارگردان در یک سریال) تشخص و هویت کارگردان‌های سینما را ندارند، زیرا باید فقط الگوی خط تولید را رعایت کنند. در صنعت سریال، پس از خالقان به عنوان طراحان خط تولید، فیلم‌نامه‌نویسان ستاره‌های اصلی هستند. این‌جا دیگر «کارگردان مؤلف» وجود ندارد.
در کشور ما هم به دلایل مختلف شبکۀ نمایش خانگی و پلتفرم‌های وی‌اودی در سال‌های اخیر رونق گرفته‌اند. بخشی از دلایل این رونق به محدودیت‌های تلویزیون دولتی برمی‌گردد، بخشی به بحران اقتصادی تولید فیلم و مشکلات اقتصادی سینماداری، و البته شیوع کرونا و محدودیت‌های فیلم دیدن در سینما هم «سبب خیر» شد و دست‌اندرکاران سینمای ایران را متوجه تماشاگران بالقوۀ چندده‌میلیونی خاموش کرد که 90 درصد آن‌ها اصلاً به سینما نمی‌رفتند و نمی‌روند. رونق سریال‌سازی برای پلتفرم‌ها که به دلیل استقبال مردم در دوران شیوع کرونا اوج گرفت، خوش‌بختانه در دوران رکود فیلم‌سازی و تعطیلی سینماها باعث کارآفرینی برای دست‌اندرکاران سینما شد اما در سرزمین ما، مثل همیشه، هر رونقی آفت‌های خودش را هم دارد و در مواردی فسادآفرین هم هست. با این که گفته می‌شود محول کردن نظارت بر تولیدات شبکۀ نمایش خانگی بر عهدۀ نهاد «ساترا» (و در واقع رقیب) گذاشته شده، اما رونق سریال‌سازی در چند سال اخیر، صاحبان بخشی از سرمایه‌های سرگردان را به فکر فعالیت در شبکۀ نمایش خانگی انداخته و هجومی که پیش آمده برخی از موانع را فرو ریخته است. البته مثل موارد مشابه این سال‌ها بحث پولشویی و اغراض بی‌ربط به دنیای سرگرمی هم در جریان گسترش این عرصه پیش آمده که هنوز زود است بشود درباره‌شان قضاوت قطعی کرد.
نکتۀ عجیب این است که شنیده می‌شود برای حدود پنجاه پلتفرم وی‌اودی مجوز فعالیت صادر شده و بیش از سی‌تای آن‌ها انجمنی به عنوان یک تشکل صنفی ایجاد کرده‌اند. سال‌هاست در برابر ایجاد کانال‌های خصوصی تلویزیونی مقاومت می‌شود، در حالی که این پلتفرم‌ها به نوعی شبیه یک کانال تلویزیونی اینترنتی هستند و هنوز مخالفان صدور مجوز کانال‌های خصوصی تلویزیونی، آن را مخالف قانون اساسی می‌دانند. سابقۀ ممنوعیت‌های گذشته (آشناترین‌شان ویدئو و ماهواره) نشان می‌دهد که در این زمینه هم باید سال‌هایی به بطالت بگذرد تا سرانجام کار به تسلیم و رضا و سازوکار قانونی فعالیت بکشد.
از بحث پلتفرم‌ها دور نیفتیم. هجوم ناگهانی برای گرفتن مجوز ایجاد پلتفرم‌های وی‌اودی نشان از ذوق‌زدگی حاصل از موفقیت سریال‌های شبکۀ نمایش خانگی دارد که ولع کاذبی ایجاد کرده است. البته هنوز تعداد پلتفرم‌های فعال به انگشتان دو دست هم نرسیده، اما با توجه وضعیت کنونی تولید فیلم و سالن‌های سینما، به نظر می‌رسد آیندۀ صنعت سرگرمی در همین پلتفرم‌ها متمرکز خواهد شد. در آن صورت، فیلم‌سازی محدود خواهد شد به هر سال تولید تعدادی کمدی عامه‌پسند از نوع فسیل و شهر هرت و چند فیلم سفارشی در نهادهای رسمی. در چنین شرایطی سینمای مستقل فرهنگی به حاشیه رانده خواهد شد و علاقه‌مندان این عرصه باید برای تأمین سرمایه و نمایش آثارشان به فکر راه‌هایی تازه در حاشیۀ نظم موجود بگردند یا اصلاً قید حضور در بازار رسمی را بزنند.
البته که از طرفی باید از رونق پلتفرم‌ها بابت کارآفرینی‌شان خشنود بود. در همین چند سال جدا از سریال‌های ناموفق و شکست‌خورده چند سریال کارشده و موفق هم ساخته شده که مورد توجه مردم نیز قرار گرفته؛ مثل پوست شیر و رهایم کن و جیران و کمی پیش‌تر خاتون و زخم کاری و… از سوی دیگر از آن‌جا که سازندگان این سریال‌ها ناچارند به نیازها و سلیقه‌های انبوه تماشاگران چند میلیونی پاسخ بدهند و در واقع در سازوکار مالی پلتفرم‌ها «توجیه اقتصادی» داشته باشد، در همین مدت کوتاه ارتقای معیارهای تولید در سریال‌های تازه قابل مشاهده است، اما «تولید انبوه» برای پاسخ دادن به اشتهای کاذب ایجادشده بلایی است که در صورت بی‌توجهی به آن می‌تواند این رونق آغازشده را در مدتی کوتاه به شکست و تباهی بکشد.
شنیده می‌شود که با رونق سریال‌سازی برای پلتفرم‌ها قرار است سازوکاری برای ارزیابی کیفی آن‌ها، چیزی شبیه جایزۀ «اِمی» در آمریکا، شکل بگیرد و از سال آینده تشکیلاتی برای داوری سریال‌ها و دست‌اندرکاران آن‌ها و اهدای جایزه به برگزیدگان طی مراسمی شبیه جشن خانۀ سینما ایجاد شود. این اقدام مثبت و مفیدی است که می‌تواند با استفاده از تجربه‌های جهانی به ارتقای استانداردهای کیفی تولید منجر شود؛ گرچه تجربه نشان داده که شرایط غیرطبیعی نیاز به توجهی چهارچشمی به آفت‌های این عرصه را هم افزایش می‌دهد.

QR Code

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *