«درخت گردو»
کمانچهای برای اندوهی بیپایان
این چندمین همکاری محمدحسین مهدویان و حبیب خزاییفر است و حالا بهراحتی میتوان گفت یک همکاری ثمربخش دیگر در دنیای موسیقی فیلم سینمای ایران شکل گرفته؛ از ایستاده در غبار تا زخم کاری. درخت گردو همکاری تازۀ این دو بهترین کارشان است. آهنگساز تلاش نکرده برای درخت گردو موسیقیای بسازد که به اندوه جانکاه فیلم بیفزاید بلکه موسیقیاش همراه با این درد است. داستان بر محور غمهای بیشمار و بزرگ قادر، شخصیت اصلی فیلم، میچرخد. طبیعی است که آهنگساز برای او موسیقی ویژهای در نظر گرفته باشد. کمانچه صدای قادر است که اردشیر کامکار با استادی نواخته که درستترین لحن موسیقی کُردی است. آهنگساز هم محوریت کارش را بر همین پایه قرار داده و موسیقی کردی شالودۀ اصلی صوتی فیلم است.
«پوست»
درخشش یک ذهن خلاق
بامداد افشار را با موسیقیهای نوآورانهاش میشناسیم؛ آثاری که صداهای آشنا از آنها شنیده نمیشوند و خلاقیت در آنها هویداست. او که سالها محکوم بوده آهنگسازی نمیکند و صرفاً طراح صداست! حالا چنان حضورش را در سینمای ایران اثبات کرده که موسیقی فیلمهای سختی چون پوست به او سپرده میشود؛ فیلمی که جریان سیال موسیقی در تمامی دقایق آن وجود دارد. جالب اینجاست این جریان سیال به یک نوع موسیقی نپرداخته بلکه به واسطۀ قصۀ پررمزوراز فیلم در فضاهای بسیاری اجرا شده است. برادران ارک، سازندگان این فیلم، آهنگسازی از جنس خودشان را برای فیلمشان برگزیدهاند، به او اعتماد کرده و اجازه دادهاند برای فضاهای خاص فیلمشان آهنگسازی کند.
«بازی مرکب»
تبدیل عسل به زهر
طی این سالها کم نبودهاند سریالهایی که چنان فراگیر شدهاند که در هر جمعی صحبتشان هست. 24، فرار از زندان، گمشدگان، بریکینگ بد و بازی تاجوتخت از این دست بودهاند و حالا بازی مرکب. سریالهای کرهای سالهاست در ایران طرفدارانی دارند اما مدل سریالهایی که به عنوان سریال کرهای در ایران شناخته شده بود، بیشتر به مجموعههای نوجوانانه و گاهی جوانانهای محدود میشد که تنها طیف خاصی تماشاگر آنها بودند اما بازی مرکب، محصول نتفلیکس، این ترکیب را به هم زد؛ سریالی پر از نشانههای نمادین که میشود از آن برداشتهای فراوان فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کرد و نقش قدرتهای بزرگ را در مقایسه با کشورهای کوچک و فقیر تماشا کرد.