اندرو پترسن برای اولین ساختۀ بلند سینماییاش، مضمونی علمی-خیالی را برگزیده اما از سبک مرسوم اجرای قصه در این ژانر آشناییزدایی میکند و از ساخت فیلمژانر طفره میرود. رابرت هاینلاین، نویسندۀ شهیر فیلمنامههای علمی-خیالی، رمانهای این ژانر را تفکر واقعگرایانه دربارۀ وقایع آینده میداند اما پترسن به این تعریف بنیادین، پایبند نیست و به کلیشههای ژانری وفادار نمیماند. پترسن، به سینمای مستقل تعلق دارد و فیلمسازان در این جریان سینمایی، علاقهای به خودنمایی و به رخ کشیدن آخرین پیشرفتها در جلوههای ویژه ندارند.
پترسن، در اولین گام شالودهشکنی، از زمانبندی نقل کردن قصه آشناییزدایی میکند. او برای فیلمی علمی-خیالی، به زمانی در گذشته میرود، نه آیندهای آخرالزمانی. پترسن با این انتخاب، ذهن بیننده را از تکنولوژیهای سوپرمدرن و پیشرفتهای شگرف بشری دور میکند و انتظارات مخاطب را درهم میشکند.