شاید فیلم بتواند به دلیل توالی رنج و تاول و مرگ در نیمهٔ نخست، تماشاگر را تحت تأثیر قرار دهد و به اندوه و گریه برساند اما انگیزه و اشتیاقی برای تماشای دوم ایجاد نمیکند. و اگر به دلیلی مجبور به این کار شود، مثلاً برای نوشتن نقد، فیلم به طرز ناباورانهای فرومیپاشد. پوستهٔ بیرونی ملودرام اثر که میکوشد با صحنههای مستندگونهاش واقعیتر به نظر برسد، بهسرعت ترک برمیدارد و درونهٔ خالیاش را نمایان میکند. و آنچه باقی مانده، غمی شبیه شرکت در مراسم سوگواریست. تحسین فیلمساز به دلیل دو فیلم اولش بوده که بازسازیهای توانمندانهای به شمار میآمدند، و طراحی صحنه و لباس، چهرهپردازی و فیلمبرداری، اجزای تکنیکی مهم موفقیتش بودند. شاید به همین دلیل دچار چنین اشتباه استراتژیکی در درخت گردو شده که میتوان با همان مؤلفهها به موفقیت رسید.