پیشتر در مقدمهٔ نقدم بر فیلم/ نمایشِ همیلتن (ماهنامهٔ «فیلم»، شمارهٔ 574، شهریور 1399)، بهجز سفارش به دیدنش برای پیداکردن حالی خوب در این روزهای بلاخیز که دربارهٔ در هایتس هم به عنوان آغازی درخشان بر چند موزیکال مهم سال جاری پیشنهاد میکنم، به طور مفصل از کارنامهٔ اعجوبهٔ معاصرِ ترانهسرایی در نمایشها و فیلمهای موزیکال، لین مانوئل میراندا و سبک نوین او در استفادهٔ تلفیقی از انواع سبکهای رَپ، هیپهاپ، آر اَند بی، جَز، بلوز و در این فیلم حتی سالسا، سامبا و... در نوشتن و ساختن قطعات موسیقی و نیز میهنپرستی غرورآمیز و باززندهسازی مداومِ فرهنگ آمریکای لاتین در آثارش گفتم - فیلم تیکتیکبوم به کارگردانی خودش هم در راه است - و همانجا اشاره کردم که پیش از همیلتن، مشهورترین اثر او، نمایش در هایتس است که با داستانی متمرکز بر چهار جوان، به زندگی و تلاش و رویاهای جاری در محلهٔ لاتیننشینِ واشینگتنهایتس در نیویورک میپردازد (بهتر است عنوان در هایتس/ در ارتفاعات با اشاره به نام خاص این محله، ترجمه نشود؛ اگر چه واقعا بلندترین منطقهٔ منهتن است و در اینجا بهویژه با حذف کلمهٔ واشینگتن، معنای جولانگاهِ رفیعِ آرزوها را نیز میدهد).