به جهات متعددی هفتهای که گذشت برای یک تماشاچی فیلم از نظر سینما هفتهٔ سختی بود. نهتنها سخت بلکه بد و یأسآور. معهذا اگرچه فیلمهای جدیدی که طی هفتهٔ گذشته بروی پرده آمدند از هر جهت فاقد ارزش هنری و سینمایی بودند، این فرصت را به عدهای میداد که توجه را از پردهٔ سینما معطوف درون سینما و تماشاچیان محترم سینما بنماید. از اول هفته آغاز کنیم: فیلم باندولرو با آن وضع کریه و مشمئزکنندهٔ دوبلهاش و آن کلمات وقیح و نحوهٔ کراهتآور حرف زدن دین مارتین و قهقهه و لذت «سادومازوخیستی» تماشاچیان مذکر و اوباشی که اینچنان با سمبلها و نمونههای مسخشدهٔ خویش احساس پیوند ابراز میدارند و تکمضرابها و صداهای ناهنجار و مطلقاً وحشیانهایکه در سالن سینما پشتبند مزهپرانیها و الفاظ مندرآوردی دوبلوری که بجای آقای دین مارتین صحبت میکند، در فضا طنین میافکند.