اصل بزنبزن و رایجترین نوع آن در سریال، البته مشتبازی بود. مشتبازی با انواع ظرایف و پیچوخمها و توأم با حرکات آکروباسی در انواع و اقسام زمینههایی که به تصوراتشان برسد: در انبارهای مشتعل و رو به انفجار، لب پرتگاه یا بر بام یک برج مرتفع (و همچنان در حال اشتعال)، روی سقف کالسکۀ لجامگسیخته و یا در عقب کامیون بدون رانندهای که به طرف پرتگاه میرفت. در مشتبازیها حریف نامرد آرتیسته معمولاً به وسایلی مثل کارد و تیر و تخته و چماق و تبر و اینها هم متوسل میشد، که البته کارگر نبود... در سریالها گاهی هم تیراندازی صورت میگرفت ولی کمتر کسی کشته میشد. آرتیسته تقریباً هرگز کسی را بهعمد به قتل نمیرساند. در الهۀ خورشید آرتیسته هفتتیر به دست از پشت به طرف دزدی میرفت که بیخبر ایستاده بود. دزده هم هفتتیر دستش بود. آرتیستۀ اول دزده را صدا کرد، دزده برگشت و تازه بین آن دو تیراندازی درگرفت. نامردی و از پشت زدن در مرام آرتیسته نبود. اگر هم دزدی در جریان این بزنبزنها کشته میشد، اغلب تصادفی و روی خبائث خودش و یا همدستهایش بود. مثلاً میآمد آرتیسته را هل بدهد، آرتیسته جا خالی میداد خودش پرت میشد، یا یکی از دزدها کاردی به طرف آرتیسته پرت میکرد، آرتیسته سر را میدزدید و کارد در سینۀ دیگری مینشست...