موسیقی در فیلمهای ناصر تقوایی و تنها سریالش، سرنوشت دوگانهای دارد. گاهی برایش دارای ارزش و نقش مهمی بوده و از عناصر سازنده و اثرگذار فیلمش بوده و گاهی توجه یا ارزش خاصی برای آن قائل نبوده است.
موسیقی در سینمای ایران پس از شکلگیری جریان موسوم به موج نو دارای هویت و ارزش خاصی میشود. مشخصاً مسعود کیمیایی با ساخت قیصر (1348) شکل تازهای از استفاده از موسیقی در سینما را رایج میکند که هم باعث هویت یافتن موسیقی در سینما میشود و هم موسیقی را به عنوان هنری مستقل تبدیل به یکی از عناصر مهم و اثرگذار فیلم میکند. موسیقی در قیصر از یک سو به انسجام روایت و شخصیتپردازی پرسوناژها کمک میکند و از سوی دیگر تبدیل به یکی از شاخصهای جذب مخاطب به فیلم میشود. اتفاقی که متفاوت با نقش و حضور موسیقی در جریان موسوم به فیلمفارسی است و بهسرعت تبدیل به یکی از شاخصهای فیلمهای موج نو میشود و عمدهٔ کارگردانهایی که به این جریان میپیوندند این مشخصه در آثارشان هست و از اثرات سازندهاش استفاده میکنند. به عنوان مثال موسیقی اسفندیار منفردزاده در سکانس آمدن فرمان به بیمارستان و صحنههای پاشنه ور کشیدن قیصر نقش مهمی در شخصیتپردازی و زیبایی و اثرگذاری و بهخاطرسپاری این صحنهها دارد؛ اتفاقی که مسعود کیمیایی برای اولین بار در سینمای ایران ایجاد میکند و این هوشمندی و نوآوری باعث هویت پیدا کردن موسیقی فیلم و شکلگیری این جریان میشود...