ناصرخان، خسته نباشی! شنیدم به سلامتی فیلم ناخدا خورشید تمام شد. کار آسانی نبود. شنیدم فیلم بدی هم نشده؛ دستمریزاد. بعضیها میگویند فیلم خیلی خوبی شده. چند نفر که میگفتند از نسخهٔ آمریکایی داشتن و نداشتن هم بهتر است. یا گفته شده یکی از فیلمهای ماندگار سینمای ایران است. از قرار گویا در یک جشنوارهٔ خارجی هم جایزه برد. اینها مهم نیست، هیچ مهم نیست. این حرفها به درد کسی نمیخورد. مهم این است که فیلم را تمام کردی. باز هم میگویم، هیچ چیز مهمتر از این نبود که فیلم را تمام کنی، که کردی...
شاهد بودم که لشکری از دوست و دشمن بسیج شده بود و صادقانه و با خلوص نیت میکوشید تا تو دیگر فیلمی نسازی. با شیوههایی حیرتانگیز و دسایسی خلاقانه در تلاش بودند چوب لای چرخت بگذارند و مانع کارت بشوند. مهم این است که فیلم را تمام کردی. هرچند که تمام کردن این فیلم ظلمی بر آنها بود اما این مهم است که فیلم را تمام کردی؛ با تمام شماتتها و متلکهایی که از گوشه و کنار شنیده میشد. تا آنجا که در غیابت گفتند: «از این ذهن علیل دیگر کاری ساخته نیست»...