از بهروز نورانیپور فیلم A157 را هم دیدهایم؛ دربارهٔ زندگی سه خواهر است که پیشتر اسیر نیروهای داعش بودهاند. فرزندان شب نسبت به آن فیلم ساختار جمعوجورتر و بیان موفقتری دارد. اما به هر دو فیلم انتقادهایی وارد است. از جمله اینکه شخصیتهایی که حاضر شدهاند در برابر دوربین از زندگی خود بگویند تا چه حد واقعی و مستند هستند؟ سر کردن شبانهروزی با چند نوجوان که به گفتهٔ خودشان دهها انسان بیگناه را کشتهاند، به کارشان هنوز باور دارند و هنوز هم میتوانند از ابزارهای کشندهای استفاده کنند، خود یک معماست که تا پایان فیلم کوششی از جانب کارگردان برای واکاوی آن صورت نمیگیرد. در این فیلم زنی هم هست که دوربین از آغاز تا پایان با جستوجوهای او همراه شده و زن کوششهای خود را در مورد داعشیهایی که در پوشش پناهجو وارد این اردوگاهها شدهاند، شرح میدهد. او نیز یک معماست، زیرا نه نام و شغلش را میدانیم و نه حتی چهرهاش را بهتمامی میبینیم. فیلم به ما نمیگوید در سر راه این زن که با یکی از اتومبیلهای شاسیبلند سازمان ملل در آن منطقه تردد میکند، چه معضلاتی وجود دارد که فیلمساز ناچار از انکار هویت واقعی اوست.