درامهای جاسوسی از ۳۹ پله (۱۹۳۵) و بدنام (۱۹۴۶) هر دو از آلفرد هیچکاک تا پل جاسوسها (استیون اسپیلبرگ، ۲۰۱۵) بیشتر دارای دو الگوی تکرارشونده هستند؛ فردی بیارتباط با جریانهای سیاسی و امنیتی به دلایلی یا به صورت تصادفی وارد این عملیات میشود، و نکتهٔ دیگر، عشقهای ممنوعهای که جاسوس زن یا مرد، ناخواسته با آن درگیر میشوند و به واسطهٔ آن در کارشان خللی پدید میآید. کمتر فیلمی یک رابطهٔ دوستانهٔ مردانه را به عنوان کشمکش درونی و بیرونی شخصیتهای اصلی درگیر در عملیات جاسوسی برمیگزیند. از این لحاظ شاید قاصد،دومین فیلم بلند دامنیک کوک کارگردان انگلیسی، پس از پل جاسوسها یکی از درامهای موفق در این گونه است که بر اساس یک داستان واقعی تاریخی ساخته شده. این نوشته بنا دارد در بخش نخست به تحلیل فرمال برخی از نماهای مهم و در ادامه به بررسی مفهوم محتوایی فیلم بپردازد...